مطلبی که می‌خواهیم در این مقاله مورد بررسی قرار دهیم راجع به اعاده اعتبار می‌باشد. مستند ما در این خصوص قانون تجارت می‌باشد. در خصوص اعاده ا‌عتبار باید بیان کنیم که معنای لغوی آن به معنای بازگشت می‌باشد. در حقوق معنای آن به این صورت است که به هنگام ورشکستگی تاجر، اعتبار او از دست می‌رود و با انجام دادن عملیاتی می‌تواند این ا‌عتبار را بازگرداند و کار تجاری خود را از سر بگیرد که در ادامه به بررسی دقیق این موضوع می‌پردازیم.

منبع : اعاده اعتبار تاجر ورشکسته

انواع اعاده ا‌عتبار تاجر ورشکسته

باید بیان کنیم که اعاده ا‌عتبار بر دو نوع است اعا‌ده ا‌عتبار حقی و اعا‌ده ا‌عتبار واقعی یا همان قانونی که هر کدام نکات بسیاری را در بر دارند.

اعاده اعتبار حقی

همانطور که از اسمش پیداست اعاده ا‌عتبار حقی، حق تاجر به شمار می‌رود و تکلیف قاضی است که این حق را برای او در نظر بگیرد. به عبارت دیگر اگر شرایط قانونی ا‌عاده اعتبار به طور کامل رعایت شود تاجر این حق را دارد که مشمول اعاده ا‌عتبار بشود. در واقع این امر موافق اصل عدل و انصاف است. باید بدانیم که اعاده ا‌عتبار حقی زمانی برای تاجر در نظر گرفته می‌شود که او تمام بدهی‌هایش را به همراه متفرعات پرداخت کرده باشد. بنابراین در اعاده ا‌عتبار حقی دادگاه تنها توجه می‌کند که آیا تاجر دین خود را پرداخت کرده است یا خیر. اگر پرداخت کرده باشد درخواست اعاده ا‌عتبار او را می‌پذیرد.

توصیه می‌کنیم مقاله قائم مقام تجاری را مطالعه نمایید.

اعاده اعتبار قانونی یا واقعی تاجر ورشکسته

اعاده ا‌عتبار قانونی در صورت تحقق دو حالت ایجاد می‌گردد. حالت اول این است که تاجر با رعایت شرایط قانونی قرارداد ارفاقی را منعقد کند و سپس به تمام مفاد آن عمل نماید. در این صورت او این امکان را خواهد داشت که اعاده ا‌عتبار را درخواست کند.

در بررسی حالت دوم نتیجه می‌گیریم که این امکان وجود دارد که تاجر قرارداد ارفاقی را منعقد نکرده باشد اما طلبکاران او موافق اعاده اعتبار تاجر باشند که این امر را می‌توان به نوعی به نفع طلبکارها در نظر گرفت. چرا که آن‌ها می‌توانند از طریق شروع تجارت و کسب و کار تاجر از وی پول خود را بگیرند. اما باید توجه کنیم که این حالت در صورتی تحقق پیدا می‌کند که تمام طلبکاران موافق اعاده اعتبار تاجر باشند و رضایت خود را در این خصوص اعلام کنند. تنها در این صورت است که تاجر می‌تواند درخواست اعاده ا‌عتبار کند.

توصیه می‌کنیم مقاله قرارداد ارفاقی را مطالعه نمایید.

توصیه می‌کنیم مقاله اجرای حکم ورشکستگی را مطالعه نمایید.

مجرم بودن تاجر | اعاده اعتبار تاجر ورشکسته

ممکن است که یک تاجر علاوه بر این که ورشکسته می‌شود مجرم نیز باشد مثل ورشکسته به تقلب. در صورت وقوع چنین موقعیتی او ابتدا باید از جنبه کیفری جرم خود اعاده اعتبار کند سپس می‌تواند از جنبه حقوقی اعاده اعتبار نماید. تاجر تا زمانی که مجازات را سپری نکرده است و در واقع تا زمانی که سابقه کیفری او پاک نشده است او این حق را ندارد که درخواست اعا‌ده اعتبار حقوقی کند. حتی اگر تمام بدهی‌های خود را نیز بپردازد باز هم نمی‌تواند چنین درخواستی را داشته باشد. بنابراین آن چه که اهمیت دارد این است که تاجر ورشکسته‌ای که مرتکب جرم نیز شده است باید ابتدا به جنبه کیفری جرم توجه کند و سپس سراغ بدهی طلبکاران برود زیرا در غیر این صورت پرداخت بدهی طلبکاران دارای اثر نمی‌باشد.

توصیه می‌کنیم مقاله ورشکستگی به تقلب و تقصیر را مطالعه نمایید.

باید توجه کنید که هر شش ماه یک بار می‌توان به طور مجدد درخواست اعاده اعتبار داد. گاهی اوقات نیز ممکن است تاجر بخواهد بدهی طلبکارش را بپردازد ولی طلبکار برای وصول طلب خود نمی‌آید یا ممکن است که تاجر ورشکسته به طلبکار دسترسی نداشته باشد. در صورت تحقق چنین وضعیتی تاجر باید پول را به صندوق دادگستری بسپارد و ماده ۵۶۴ قانون تجارت نیز این نکته را بیان کرده است.

برای دریافت اطلاعات بیشتر در خصوص اعاده اعتبار تاجر، به کانال تلگرام حقوقی وکیل دات کام مراجعه نمایید. کارشناسان مرکز مشاوره حقوقی وکیل دات کام نیز آماده‌اند تا با ارائه خدماتی در زمینه مشاوره حقوقی تلفنی وکیل دات کام به سوالات شما عزیزان پیرامون اعاده اعتبار تاجر پاسخ دهند.

وکالت به قراردادی گفته می‌شود که اشخاص به موجب آن می‌توانند فردی را برای انجام یک عمل حقوقی به عنوان نماینده خود انتخاب کنند. وکالت بلاعزل نوع دیگری از وکالت می‌باشد که در این مقاله قصد داریم به بررسی آن بپردازیم. وکالت بلاعزل عقدی می‌باشد که طبق آن فرد اختیاراتی به شخص دیگری به عنوان وکیل خود واگذار می‌نماید و همچنین فرد حق عزل کردن شخص را (وکیل) از خود ساقط می‌کند.

برای دریافت مشاوره حقوقی می توانید با متخصصین و وکلای با تجربه وکیل دات کام با شماره 02166419012 تماس بگیرید.

منبع : وکالت بلاعزل چیست

وکالت بلا‌عزل

در ادامه مطالب گفته شده می‌توان گفت که در قرارداد وکالت، وکیل یا موکل این حق را دارند که هر وقت بخواهند قرارداد بین خود را از بین برده و در واقع به هم بزنند. اما گاهی اوقات طرفین با هم توافق می‌کنند که امکان عزل وکیل و بر هم زدن قرارداد توسط موکل وجود نداشته باشد. به زبان دیگر یعنی موکل حق عزل وکیل را از خود ساقط می‌کند. اما آیا این وکالت همیشگی بوده و باطل نمی‌شود؟

توصیه می‌کنیم مقاله وکالت را مطالعه نمایید.

توصیه می‌کنیم مقاله اختیارات وکیل در وکالت نامه را مطالعه نمایید.

ابطال وکالت بلاعزل

گاهی اوقات موضوع عقد وکالت که به موجب آن شخص برای خود وکیل انتخاب کرده است از بین می‌رود (برای مثال آن عقد باطل می‌شود) که در این صورت وکالت بلا‌عزل هم از بین می‌رود و موکل می‌تواند وکیل را عزل نماید.

گاهی اوقات هم شخص می‌تواند با ارائه مدارک و شواهدی به دادگاه درخواست عزل وکیل خود را به موجب عدول از قواعد و مقرراتی که در وکالتنامه ذکر شده بکند.

و همچنین وکیل خود می‌تواند از وکالت استعفا دهد، در این صورت وکالت بلا‌عزل هم بی‌اثر می‌شود.

توجه داشته باشید که وکالت بلاعزل هم با فوت و یا جنون وکیل یا موکل از بین می‌رود.

توصیه می‌کنیم مقاله وکالت بلاعزل بعد از فوت را مطالعه نمایید.

انواع وکالت بلاعزل

وکالت بلا‌عزل به دو دسته وکالت بلا‌عزل تام و وکالت بلا‌عزل خاص تقسیم می‌شود. وکالت بلا‌عزل تام به وکالتی گفته می‌شود که به موجب آن شخص وکیل در تمامی امور زندگی موکل حق پیگیری داشته و تا زمانی که شخص موکل زنده است این وکالت هم پا بر جا می‌ماند.

به وکالتی که وکیل تنها در امور تعیین شده از طرف موکل حق پیگیری دارد، وکالت بلا‌عزل خاص گفته می‌شود که موکل در آن امور خاص حق عزل وکیل خود را ندارد.

توصیه می‌کنیم مقاله اثبات وکالت را مطالعه نمایید.

نمونه

یکی از مهم‌ترین اقسام وکالت بلا‌عزل وکالت زن در طلاق است. اگر می‌خواهید به اصطلاح حق طلاق خود را بگیرید باید وکالت بلا‌عزل در طلاق را از مرد بگیرید. تنها گرفتن وکالت کفایت نمی‌کند بلکه این وکالت باید بلا‌عزل باشد تا مرد نتواند این حق را از زن پس بگیرد و بتوانید به راحتی طلاق بگیرید.

توصیه می‌کنیم مقاله وکالت در ازدواج را مطالعه نمایید.

برای دریافت اطلاعات بیشتر در خصوص وکالت بلاعزل، به کانال تلگرام حقوقی وکیل دات کام مراجعه نمایید. کارشناسان مرکز مشاوره حقوقی وکیل دات کام نیز آماده‌اند تا با ارائه خدماتی در زمینه مشاوره حقوقی تلفنی وکیل دات کام به سوالات شما عزیزان پیرامون وکالت بلا‌عزل پاسخ دهند.

برای دریافت مشاوره حقوقی می توانید با متخصصین و وکلای با تجربه وکیل دات کام با شماره 02166419012 تماس بگیرید یا می توانید مقالات مجله حقوقی وکیل دات کام را مطالعه نمایید.

سوالی دارید؟ با ما تماس بگیرید

تماس با برترین مشاوران در سراسر کشور از 8 صبح الی 12 شب حتی ایام تعطیل

شماره تماس :66419012-021

وکیل دات کام بهترین راه حل برای مشکلات حقوقی شما

منبع : وکالت بلاعزل چیست

:: برچسب‌ها: وکالت بلاعزل چیست ,
:: بازدید از این مطلب : 0

|

امتیاز مطلب : 0

|

تعداد امتیازدهندگان : 0

|

مجموع امتیاز : 0

قائم مقام تجاری

نوشته شده توسط : vakiel

تجار با توجه به شغلی که دارند دارای وظایف متعددی هستند و این باعث مشغله زیاد آن‌ها می‌شود و به این ترتیب نمی‌توانند تمام امور خود را انجام دهند. به این منظور آن‌ها اشخاصی را انتخاب می‌کنند تا برخی کارهای آنان را انجام بدهند. قائم مقام به این معناست که شخصی به جای دیگری قرار می‌گیرد و وظایفی که به او سپرده شده است را به جای آن شخص انجام می‌دهد. در واقع قائم مقام از طرف شخص رئیس یا تاجر انتخاب می‌شود و در حکم نماینده قانونی است. در این مقاله مطالب مفیدی را راجع به قائم مقام تجاری ارائه داده‌ایم.

منبع : قائم مقام تجاری

تعریف و اوصاف قائم مقام تجاری

قائم مقام تجاری نایب و جانشین تاجر می‌شود و امضای او امضای تاجر است. چنین قائم مقامی وظایف و امورات مربوط به تاجر یا وزارتخانه را بر عهده می‌گیرد و جای او عمل می‌کند.

اوصاف مهم قائم مقامی تجاری از قرار ذیل است:

۱. قائم مقامی یک عقد است زیرا نیاز به قبول قائم مقام نیز دارد.

۲. قائم مقام به نام و به حساب اصیل یعنی تاجر قرارداد منعقد می‌کند.

۳. قائم مقام تجارتی ذاتا عمل تجاری محسوب نمی‌شود.

۴. عقدی معوض است زیرا قائم مقام در ازای اعمال خود مستحق اجرت است.

۵. عقدی عهدی است زیرا تعهد قائم مقام، انعقاد قرارداد به نام و به حساب اصیل است و تعهد اصیل، پرداخت اجرت قائم مقامی است.

۶. عقدی مستمر، رضایی و جایز است.

۷. محدود کردن اختیارات قائم مقام در برابر اشخاصی که از آن اطلاع نداشته‌اند معتبر نیست.

تعدد قائم مقام تجاری

اگر چند شخص را به قائم مقامی تجاری منصوب کنیم ممکن است به یکی از طرق ذیل عمل شود:

۱. مجتمعا: تصمیمات باید با رای جمعی قائم مقامان و توافق تمام نمایندگان اتخاذ گردد.

۲. منفردا: هر قائم مقام به تنهایی آزادی عمل دارد و می‌تواند شخصا تصمیماتی را بگیرد و اجرا کند.

تفویض قائم مقامی

قائم مقام تجارتی بدون اجازه تاجر حق ندارد کسی را در تمام کارهای تجارتخانه به نمایندگی خود بگمارد.

طبق این مقرره:

۱. قائم مقام حق ندارد جانشینی برای خود در تمامی امور انتخاب کند.

۲. قائم مقام می‌تواند در انجام امور جزئی و بخشی از امور تجارتخانه به دیگران نیابت دهد تا تحت نظارت او به انجام عمل بپردازند.

انحلال قا‌ئم مقامی

۱. قائم مقام تجارتی قابل عزل می‌باشد.

۲. چون قائم مقامی نهادی قائم به شخص است وی می‌تواند استعفا بدهد.

۳. در صورت فوت یا حجر تاجر، قائم مقام تجارتی منعزل نمی‌شود.

۴. اگر قائم مقام فوت کند یا محجور شود، مسئولیتش پایان می‌یابد و به وراث او منتقل نمی‌شود زیرا نهادی قائم به شخص است.

۵. قائم مقام تجارتی شرکت با انحلال آن شرکت برکنار می‌شود.

۶. در صورت ورشکستگی آمر، قائم مقام تجارتی برکنار می‌گردد.

۷. ورشکستگی قائم مقام از موارد زوال قائم مقامی نیست.

مقایسه قا‌ئم مقامی و عاملی

۱. هم قائم مقام و هم عامل معامله را به نام و به حساب غیر انجام می‌دهند.

۲. عامل یک معامله خاص را که آمر به او ماموریت داده به نام و به حساب آمر منعقد می‌کند اما در قائم مقامی، موضوع قائم مقامی یک معامله خاص نیست.

۳. هر دو معوض‌اند و مستحق اجرت هستند.

۴. عاملی، عمل تجاری است اما قائم مقامی، عمل تجاری نیست.

برای دریافت اطلاعات بیشتر در خصوص قائم مقام تجاری، به کانال تلگرام حقوقی وکیل دات کام مراجعه نمایید. کارشناسان مرکز مشاوره حقوقی وکیل دات کام نیز آماده‌اند تا با ارائه خدماتی در زمینه مشاوره حقوقی تلفنی وکیل دات کام به سوالات شما عزیزان پیرامون قائم مقام تجاری پاسخ دهند.

سوالی دارید؟ با ما تماس بگیرید

تماس با برترین مشاوران در سراسر کشور از 8 صبح الی 12 شب حتی ایام تعطیل

شماره تماس :66419012-021

وکیل دات کام بهترین راه حل برای مشکلات حقوقی شما

منبع : قائم مقام تجاری

وکالت به قراردادی گفته می‌شود که اشخاص به موجب آن می‌توانند فردی را برای انجام یک عمل حقوقی به عنوان نماینده خود انتخاب کنند. وکالت بلاعزل نوع دیگری از وکالت می‌باشد که در این مقاله قصد داریم به بررسی آن بپردازیم. وکالت بلاعزل عقدی می‌باشد که طبق آن فرد اختیاراتی به شخص دیگری به عنوان وکیل خود واگذار می‌نماید و همچنین فرد حق عزل کردن شخص را (وکیل) از خود ساقط می‌کند.

منبع : وکالت بلاعزل چیست

وکالت بلا‌عزل

در ادامه مطالب گفته شده می‌توان گفت که در قرارداد وکالت، وکیل یا موکل این حق را دارند که هر وقت بخواهند قرارداد بین خود را از بین برده و در واقع به هم بزنند. اما گاهی اوقات طرفین با هم توافق می‌کنند که امکان عزل وکیل و بر هم زدن قرارداد توسط موکل وجود نداشته باشد. به زبان دیگر یعنی موکل حق عزل وکیل را از خود ساقط می‌کند. اما آیا این وکالت همیشگی بوده و باطل نمی‌شود؟

توصیه می‌کنیم مقاله وکالت را مطالعه نمایید.

توصیه می‌کنیم مقاله اختیارات وکیل در وکالت نامه را مطالعه نمایید.

ابطال وکالت بلاعزل

گاهی اوقات موضوع عقد وکالت که به موجب آن شخص برای خود وکیل انتخاب کرده است از بین می‌رود (برای مثال آن عقد باطل می‌شود) که در این صورت وکالت بلا‌عزل هم از بین می‌رود و موکل می‌تواند وکیل را عزل نماید.

گاهی اوقات هم شخص می‌تواند با ارائه مدارک و شواهدی به دادگاه درخواست عزل وکیل خود را به موجب عدول از قواعد و مقرراتی که در وکالتنامه ذکر شده بکند.

و همچنین وکیل خود می‌تواند از وکالت استعفا دهد، در این صورت وکالت بلا‌عزل هم بی‌اثر می‌شود.

توجه داشته باشید که وکالت بلاعزل هم با فوت و یا جنون وکیل یا موکل از بین می‌رود.

توصیه می‌کنیم مقاله وکالت بلاعزل بعد از فوت را مطالعه نمایید.

انواع وکالت بلاعزل

وکالت بلا‌عزل به دو دسته وکالت بلا‌عزل تام و وکالت بلا‌عزل خاص تقسیم می‌شود. وکالت بلا‌عزل تام به وکالتی گفته می‌شود که به موجب آن شخص وکیل در تمامی امور زندگی موکل حق پیگیری داشته و تا زمانی که شخص موکل زنده است این وکالت هم پا بر جا می‌ماند.

به وکالتی که وکیل تنها در امور تعیین شده از طرف موکل حق پیگیری دارد، وکالت بلا‌عزل خاص گفته می‌شود که موکل در آن امور خاص حق عزل وکیل خود را ندارد.

توصیه می‌کنیم مقاله اثبات وکالت را مطالعه نمایید.

نمونه

یکی از مهم‌ترین اقسام وکالت بلا‌عزل وکالت زن در طلاق است. اگر می‌خواهید به اصطلاح حق طلاق خود را بگیرید باید وکالت بلا‌عزل در طلاق را از مرد بگیرید. تنها گرفتن وکالت کفایت نمی‌کند بلکه این وکالت باید بلا‌عزل باشد تا مرد نتواند این حق را از زن پس بگیرد و بتوانید به راحتی طلاق بگیرید.

توصیه می‌کنیم مقاله وکالت در ازدواج را مطالعه نمایید.

برای دریافت اطلاعات بیشتر در خصوص وکالت بلاعزل، به کانال تلگرام حقوقی وکیل دات کام مراجعه نمایید. کارشناسان مرکز مشاوره حقوقی وکیل دات کام نیز آماده‌اند تا با ارائه خدماتی در زمینه مشاوره حقوقی تلفنی وکیل دات کام به سوالات شما عزیزان پیرامون وکالت بلا‌عزل پاسخ دهند.

تجار با توجه به شغلی که دارند دارای وظایف متعددی هستند و این باعث مشغله زیاد آن‌ها می‌شود و به این ترتیب نمی‌توانند تمام امور خود را انجام دهند. به این منظور آن‌ها اشخاصی را انتخاب می‌کنند تا برخی کارهای آنان را انجام بدهند. قائم مقام به این معناست که شخصی به جای دیگری قرار می‌گیرد و وظایفی که به او سپرده شده است را به جای آن شخص انجام می‌دهد. در واقع قائم مقام از طرف شخص رئیس یا تاجر انتخاب می‌شود و در حکم نماینده قانونی است. در این مقاله مطالب مفیدی را راجع به قائم مقام تجاری ارائه داده‌ایم.

منبع : قائم مقام تجاری

تعریف و اوصاف قائم مقام تجاری

قائم مقام تجاری نایب و جانشین تاجر می‌شود و امضای او امضای تاجر است. چنین قائم مقامی وظایف و امورات مربوط به تاجر یا وزارتخانه را بر عهده می‌گیرد و جای او عمل می‌کند.

اوصاف مهم قائم مقامی تجاری از قرار ذیل است:

۱. قائم مقامی یک عقد است زیرا نیاز به قبول قائم مقام نیز دارد.

۲. قائم مقام به نام و به حساب اصیل یعنی تاجر قرارداد منعقد می‌کند.

۳. قائم مقام تجارتی ذاتا عمل تجاری محسوب نمی‌شود.

۴. عقدی معوض است زیرا قائم مقام در ازای اعمال خود مستحق اجرت است.

۵. عقدی عهدی است زیرا تعهد قائم مقام، انعقاد قرارداد به نام و به حساب اصیل است و تعهد اصیل، پرداخت اجرت قائم مقامی است.

۶. عقدی مستمر، رضایی و جایز است.

۷. محدود کردن اختیارات قائم مقام در برابر اشخاصی که از آن اطلاع نداشته‌اند معتبر نیست.

تعدد قائم مقام تجاری

اگر چند شخص را به قائم مقامی تجاری منصوب کنیم ممکن است به یکی از طرق ذیل عمل شود:

۱. مجتمعا: تصمیمات باید با رای جمعی قائم مقامان و توافق تمام نمایندگان اتخاذ گردد.

۲. منفردا: هر قائم مقام به تنهایی آزادی عمل دارد و می‌تواند شخصا تصمیماتی را بگیرد و اجرا کند.

تفویض قائم مقامی

قائم مقام تجارتی بدون اجازه تاجر حق ندارد کسی را در تمام کارهای تجارتخانه به نمایندگی خود بگمارد.

طبق این مقرره:

۱. قائم مقام حق ندارد جانشینی برای خود در تمامی امور انتخاب کند.

۲. قائم مقام می‌تواند در انجام امور جزئی و بخشی از امور تجارتخانه به دیگران نیابت دهد تا تحت نظارت او به انجام عمل بپردازند.

انحلال قا‌ئم مقامی

۱. قائم مقام تجارتی قابل عزل می‌باشد.

۲. چون قائم مقامی نهادی قائم به شخص است وی می‌تواند استعفا بدهد.

۳. در صورت فوت یا حجر تاجر، قائم مقام تجارتی منعزل نمی‌شود.

۴. اگر قائم مقام فوت کند یا محجور شود، مسئولیتش پایان می‌یابد و به وراث او منتقل نمی‌شود زیرا نهادی قائم به شخص است.

۵. قائم مقام تجارتی شرکت با انحلال آن شرکت برکنار می‌شود.

۶. در صورت ورشکستگی آمر، قائم مقام تجارتی برکنار می‌گردد.

۷. ورشکستگی قائم مقام از موارد زوال قائم مقامی نیست.

مقایسه قا‌ئم مقامی و عاملی

۱. هم قائم مقام و هم عامل معامله را به نام و به حساب غیر انجام می‌دهند.

۲. عامل یک معامله خاص را که آمر به او ماموریت داده به نام و به حساب آمر منعقد می‌کند اما در قائم مقامی، موضوع قائم مقامی یک معامله خاص نیست.

۳. هر دو معوض‌اند و مستحق اجرت هستند.

۴. عاملی، عمل تجاری است اما قائم مقامی، عمل تجاری نیست.

برای دریافت اطلاعات بیشتر در خصوص قائم مقام تجاری، به کانال تلگرام حقوقی وکیل دات کام مراجعه نمایید. کارشناسان مرکز مشاوره حقوقی وکیل دات کام نیز آماده‌اند تا با ارائه خدماتی در زمینه مشاوره حقوقی تلفنی وکیل دات کام به سوالات شما عزیزان پیرامون قائم مقام تجاری پاسخ دهند.

رای داور اگر چه توسط طرفین یک دعوا یا قائم مقام ایشان انتخاب می‌شود یا طرفین در انتخاب آنان مداخله می‌نمایند، اما ممکن است محکوم‌علیه، آن را عادلانه تشخیص ندهد و یا حتی به حقوق شخص ثالثی که در تعیین داور شرکت نداشته خلل وارد آورد. به همین منظور طرق شکایت نسبت به رای داور نیز مانند رای دادگاه علی القاعده در صورا اجرا، محکوم‌له را به محکوم‌به می‌رساند و در عین حال ممکن است محکوم‌علیه از اجرای آن خودداری کند. در ادامه به بررسی تفصیلی ابطال رای داوری می‌پردازیم.

منبع : ابطال رای داوری

مهلت شکایت، طرفین و مرجع آن

اعتراض به حکم داوری به شکل درخواست ابطال آن به عمل می‌آید. این دعوا باید ظرف بیست روز از ابلاغ رای داوری نزد دادگاه صالح یا دادگاهی که به داوری ارجاع داده، اقامه شود.

مدت درخواست صدور حکم بطلان رای داور برای اشخاص مقیم خارج دو ماه می‌باشد و در هر حال چنانچه شخص دارای عذر موجه باشد، مهلت‌های مزبور پس از رفع عذر حساب می‌شود.

طرفین درخواست حکم بطلان رای داور، طرفین داوری می‌باشند و بنابراین دخالت اشخاص ثالث (ورود ثالث و جلب ثالث) در جریان رسیدگی به اعتراض با توجه به ملاک ماده 7 قانون جدید چون تصریح قانونی وجود ندارد ممنوع است؛ مگر این که درخواست حکم بطلان رای داور، دعوایی تمام عیار شمرده شود که در این صورت ورود ثالث و جلب ثالث مجاز است.

دو دادگاه صلاحیت رسیدگی به این دعوا را دارند: دادگاهی که صلاحیت رسیدگی به اصل موضوع را دارد و دادگاهی که به داوری ارجاع نموده است.

رسیدگی به شکایت ابطال رای داوری

رسیدگی به شکایت: درخواست حکم بطلان رای داور مستلزم تقدیم دادخواست و پرداخت هزینه دادرسی نمی‌باشد. در حقیقت از شروع داوری تا پایان آن، تنها موردی که قانون گذار تقدیم دادخواست را پیش‌بینی نموده وقتی است که مدعی در مواردی که ارجاع به داوری از طریق دادگاه نبوده، پس از ابطال رای داور قصد اقامه دعوا را داشته باشد.

درباره شیوه رسیدگی دادگاه به درخواست بطلان رای داور متن صریح قانونی وجود ندارد. می‌توان پذیرفت که پس از تقدیم دادخواست و پیوست‌های احتمالی آن، پرونده باید به نظر دادگاه برسد تا چنانچه اعتراض را وارد نداند رای به رد آن صادر نماید و در صورتی که اعتراضات را موثر تشخیص دهد، باید در جهت رعایت اصل تناظر دادخواست و پیوست‌های آن به طرف مقابل ابلاغ و وقت رسیدگی تعیین و طرفین را برای رسیدگی دعوت کند.

آثار شکایت ابطال رای داوری

اثر تعلیقی

شکایت نسبت به رای داور اثر تعلیقی بر اجرای رای داور ندارد. اعتراض به رای داور مانع اجرای آن نیست. با توجه به ماده مزبور در صورتی که دلائل شکایت محکمه پسند باشد دادگاه حسب مورد قرار منع اجرای رای داور یا توقف اجرای آن را تا پایان رسیدگی به اعتراض و صدور حکم قطعی صادر می‌نماید و در صورت اقتضا از معترض تامین مناسب می‌گیرد.

در صورتی که اصل دعوا در دادگاه مطرح بوده و از این طریق به داوری ارجاع شده باشد، نه تنها با ارجاع دعوا به داوری رسیدگی دادگاه به دعوا متوقف می‌شود بلکه پس از صدور رای داور نیز حتی اگر نسبت به رای داور اعتراض شده و حکم به بطلان آن نیز صادر شده باشد رسیدگی به دعوا تا قطعی شدن رای داوری متوقف می‌ماند.

اثر انتقالی | ابطال رای داوری

شکایت به رای داور دارای اثر انتقالی نمی‌باشد. در حقیقت دادگاه تنها بررسی می‌کند تا حکم به بطلان رای داور را صادر کند یا درخواست را رد کند. اگر ارجاع دعوا به داوری از طریق محکمه نبوده و حکم قطعی به بطلان رای داور صادر شود «… رسیدگی به دعوا در دادگاه با تقدیم دادخواست به عمل می‌آید.» بنابراین با چشم‌پوشی از علت بطلان رای داور، رجوع دوباره به مرجع داوری پیش‌بینی نشده است و مدعی حق باید در دادگاه صالح دعوایی تمام عیار اقامه نماید.

امکان تجزیه رای | ابطال رای داوری

در مواردی که محکوم‌علیه رای داور متعدد باشند و فقط بعضی از آن‌ها نسبت به رای داور اعتراض نمایند و حکم بطلان رای داور صادر شود، باید پذیرفت که ملاک ماده 308 قانون جدید اعمال می‌شود؛ بدین معنا که چنانچه رای قابل تجزیه و تفکیک نباشد، نسبت به اشخاصی که مشمول حکم داور بوده اما اعتراض ننموده‌اند نیز تسری خواهد داشت. در صورت تعدد محکوم‌له رای داور نیز، چنانچه بعضی از آن‌ها طرف اعتراض قرار گرفته باشند و رای داور ابطال شود، نص مزبور قابل اجرا خواهد بود. البته در مواردی که رای داور اساسا باطل است تجزیه آن در هر حال منتفی است.

برای دریافت اطلاعات بیشتر در خصوص ابطال رای داوری، به کانال تلگرام حقوقی وکیل دات کام مراجعه نمایید. کارشناسان مرکز مشاوره حقوقی وکیل دات کام نیز آماده‌اند تا با ارائه خدماتی در زمینه مشاوره حقوقی تلفنی وکیل دات کام به سوالات شما عزیزان پیرامون ابطال رای داوری پاسخ دهند.

همانطور که همه‌ ما ‌می‌دانیم در هر جامعه‌‌‌ای برای اینکه نظم پایدار باشد قوانینی وضع شده است و طبق همین قوانین هیچ فردی که باعث به خطر افتادن و یا از دست رفتن مال و جان دیگران ‌شود مجازات خواهد شد. مجازات در قوانین کشور ما با توجه به نوع جرم و ویژگی‌های مجرم تعیین ‌می‌شوند. در ادامه قصد داریم در مورد انواع مجازات توضیحات مفصلی را خدمتتان ارائه دهیم، با ما همراه باشید.

منبع : انواع مجازات در قوانین جزایی

انواع مجازات

هرگاه فردی بدون هیچ دلیل قانونی باعث ضایع شدن حقوق دیگران شود طبق قانون ‌می‌بایست مجازات گردد. مجازات انواع مختلفی دارد و هر فرد مجرم با توجه به میزان جرمی که مرتکب شده مجازات خواهد شد. برای مثال فردی که دیگری را به قتل رسانده است به قصاص و فردی که مال دیگری را ربوده است به رد مال و حبس و… محکوم ‌می‌گردد. دلیل تعیین مجازات در قانون کشور‌‌ها این است که فرد قبل از ارتکاب جرم با اندیشیدن به مجازات‌ آن از ارتکاب جرم صرف نظر نماید و در واقع تعیین مجازات باعث کاهش جرائم ‌می‌شود زیرا فرد ‌می‌داند که ‌نمی‌تواند بدون مجازات شدن جان و مال دیگران را از آن‌ها بگیرد و حقوقشان را ضایع کند.

مجازات اصلی

مجازات‌ها انواع و اقسام مختلفی دارند و هر جرمی مجازات مخصوص به خود را خواهد داشت. مجازات اصلی نیز یکی از انواع مجازات ‌می‌باشد که توسط قانونگذاران تعیین شده و به طور خاص مربوط به چند نوع جرم ‌می‌شود. مجازات اصلی شامل قصاص، دیه، حدود و تعزیر ‌می‌شود که با توجه به نوع جرم تعیین ‌می‌شوند. برای مثال به قتل رساندن‌ افراد ‌می‌تواند باعث تعیین مجازات‌ اصلی قصاص برای مجرم ‌شود. تعیین مجازات اصلی در قانون باعث شده است که قاضی در صدور حکم سردرگم نباشد.

مجازات تکمیلی | انواع مجازات

مجازات تکمیلی نیز یکی مجازات تعیین شده در قانون ‌می‌باشد. هرگاه قاضی تشخیص دهد که مجازات اصلی برای مجرم کافی نیست مجازات تکمیلی را نیز برای او در نظر ‌می‌گیرد. البته قاضی ‌نمی‌تواند به سلیقه خود برای مجرمین مجازات‌ تکمیلی تعیین‌ کند و در این‌ مورد حتما باید قانون به او ‌اجازه داده باشد. همچنین قاضی‌ باید مجازات تکمیلی را نیز با توجه به نوع جرم ‌تعیین نماید. اگر مجرم ‌به یکی از مجازات‌‌های اصلی مثل حدود، دیه، قصاص و… محکوم شود ممکن است قاضی او را به مجازات‌‌های تکمیلی که شامل موارد زیر می‌شوند نیز محکوم نماید:

• الزام به خدمات عمومی.
• اقامت اجباری در محل تعین شده.
• منع از اشتغال به کار معین.
• منع از دارا بودن دسته چک یا صدور اسناد تجارتی.
• منع از اقامت در محل‌‌های معین.
• انفصال از خدمات دولتی و عمومی.
• ممنوعیت از رانندگی با وسایل نقلیه موتوری.
• انتشار حکم‌ محکومیت قطعی.
• الزام به تحصیل نمودن.
• الزام به یادگیری حرفه، شغل معین.
• توقیف وسایل ارتکاب جرم یا موسسه دخیل در مرتکب شدن جرم.
• ممنوعیت از پیوستن به احزاب، گروه‌‌های اجتماعی و ‌سیاسی.
• اخراج بیگانگان از کشور.
• منع از خروج اتباع کشور‌‌های بیگانه از کشور.
• ممنوعیت حمل نمودن ‌سلاح‌ توسط مجرم.

مجازات تبعی چه نوع مجازاتی است‌ ؟

مجازات تبعی نیز یکی از انواع مجازات به حساب ‌می‌آید و هرگاه که مجازات اصلی برای مجرم تعیین شود مجازات تبعی نیز به دنبال آن بر او تحمیل ‌می‌شود. در واقع ‌می‌توان گفت که مجازات تبعی به تابعیت از مجازات اصلی برای مجرم تعیین خواهند شد. برای اجرای مجازات تبعی باید سه شرط زیر را در نظر گرفت:

• مجازات تبعی برای مجرمین عمدی تعیین ‌می‌شود که محکومیت کیفری آن‌‌ها قطعی باشد.
• مجازات تبعی شامل تمامی جرایم عمدی ‌می‌شوند.
• این نوع مجازات پس از اینکه حکم اجرا شد اعمال خواهند شد.

حال شاید برایتان سوال شود که مجازات تبعی شامل چه مواردی هستند‌؟ که در این‌ باره باید بگوییم مجازات تبعی مجرم را از بعضی از حقوق‌ اجتماعی شامل داوطلب شدن در انتخابات ریاست جمهوری، مجلس خبرگان رهبری، اشتغال در تمامی دستگاه‌‌های دولتی، صدا و سیمای جمهوری اسلامی، شهرداری، مجلس شورای نگهبان، شهرداری و… محروم‌ ‌می‌کند.

سوالات متداول

چند نوع مجازات در قانون کشور وجود دارد‌ ؟

سه نوع مجازات تبعی، اصلی و تکمیلی در قانون کشور ما وجود دارد.

مجازات تبعی فرد را از چه چیزی محروم ‌می‌کند‌ ؟

این نوع مجازات فرد را از برخی حقوق اجتماعی محروم ‌می‌کند.

برای دریافت اطلاعات بیشتر در خصوص انو‌اع مجازات، به کانال تلگرام حقوقی وکیل دات کام مراجعه نمایید. کارشناسان مرکز مشاوره حقوقی وکیل دات کام نیز آماده‌اند تا با ارائه خدماتی در زمینه مشاوره حقوقی تلفنی وکیل دات کام به سوالات شما عزیزان پیرامون انو‌اع مجازات پاسخ دهند.

هرگاه دختر و پسر با یکدیگر پیمان ازدواج ‌می‌بندند و اقدام‌ به انعقاد عقد نکاح‌ ‌می‌نمایند برای شروع زندگی مشترکشان به اثاثیه و وسایلی نیاز دارند که ‌می‌بایست تهیه کنند. تهیه وسایل زندگی که با نام جهیزیه شناخته ‌می‌شود قانونا به عهده مرد ‌می‌باشد اما به دلیل برخی رسومات در اکثر نقاط کشور زن جهیزیه را تهیه ‌می‌کند. در ادامه قصد داریم در مورد‌‌ حکم استرداد جهیزیه و نحوه اعتراض به آن توضیحات مفصلی را خدمتتان ارائه دهیم، با ما همراه باشید.

منبع : اعتراض به استرداد جهیزیه

حکم استرداد جهیزیه چیست ؟

همانطور که در بالا گفته شد تهیه جهیزیه به عهده مرد ‌می‌باشد اما به دلیل برخی رسومات در اکثر نقاط کشور زن جهیزیه را تهیه ‌می‌کند. اما در برخی موارد دیده ‌می‌شود که زن و مرد به دلایل مختلف از یکدیگر جدا ‌می‌شوند و در این میان تکلیف جهیزیه ‌می‌بایست مشخص شود.

در این صورت قانون بر‌ این است که چون زن جهیزیه را تامین کرده مرد موظف است بعد از جدایی تمام جهیزیه را به او بازگرداند اما گاهی اوقات دیده ‌می‌شود که مرد از بازگردادن‌ جهیزیه به زن امتناع ‌می‌کند که در اینجا حکم استرداد جهیزیه صادر ‌می‌شود. طی صدور این حکم مرد موظف ‌می‌شود که تا مدت زمان مشخص شده توسط دادگاه‌ جهیزیه را به زن بازگرداند و در غیر این صورت قوانین جدیدی در مورد او اعمال خواهد شد.

اعتراض به حکم استرداد جهیزیه

با وجود اینکه حکم استرداد جهیزیه به نفع زن صادر ‌می‌شود اما در برخی موارد امکان اعتراض به آن نیز وجود دارد. همانطور که ‌می‌دانید در صورت صدور حکم استرداد جهیزیه مرد ‌می‌بایست جهیزیه را به زن بازگرداند اما در برخی موارد مرد تمام جهیزیه یا بخشی از آن را خریداری نموده که در اینجا بدیهتا وظیفه‌ای برای بازگرداندن آن ندارد و می‌تواند به این حکم ا‌عتراض کند.

نحوه اعتراض به حکم استرداد جهیزیه

برای اینکه مرد بتواند به حکم استرداد جهیزیه اعتراض کند ‌‌می‌بایست حتما فاکتور و سند خرید وسایلی را که‌ برای خانه تامین کرده است دارا باشد تا قاضی بتواند با استناد به آن‌‌ها در حکم تجدیدنظر کند.

مرد ‌می‌بایست تا مدت زمان 20 روز پس از صدور حکم‌ استرداد جهیزیه به آن‌ اعتراض نماید و برای اعتراض باید‌ دادخواست تجدیدنظر خواهی‌ را به دادگاه ارائه کند. در این صورت قاضی‌ با بررسی دادخواست او اگر ادعایش را به حق بداند در حکم خود تجدید نظر خواهد کرد.

اگر زن از بازگردادن وسایل خریداری شده توسط مرد خودداری کند تکلیف چیست ؟

ممکن است زن با وجود اینکه اعتراض مرد به حکم‌ استرداد جهیزیه وارد بوده بازهم از بازگرداندن وسایل خریداری شده توسط مرد خودداری کند که در این صورت دادگاه حکم به بازگرداندن عین آن می‌دهد یا اگر موجود نباشند حکم توقیف اموال را علیه زن صادر می‌کند تا از اموال او مبلغی را معادل قیمت وسایل خریداری شده توسط مرد تامین نموده و به او بپردازد.

سوالات متداول

حکم استراد جهیزیه به چه منظور صادر ‌می‌شود ؟

این حکم‌ به منظور‌ بازگردادن جهیزیه توسط مرد به زن صادر ‌می‌شود.

مرد تا چه زمانی می‌تواند به حکم استرداد جهیزیه اعتر‌اض کند ؟

مرد ‌می‌تواند تا مدت زمان بیست روز به این حکم اعترا‌ض کند‌.

مرد برای ا‌عتراض به حکم استرداد جهیزیه ‌می‌بایست چه دادخواستی را ارائه کند ؟

مرد ‌می‌بایست دادخواست تجدیدنظر خواهی را به دادگاه ارائه کند.

برای دریافت اطلاعات بیشتر در خصوص اعتراض به حکم استرداد جهیزیه، به کانال تلگرام حقوقی وکیل دات کام مراجعه نمایید. کارشناسان مرکز مشاوره حقوقی وکیل دات کام نیز آماده‌اند تا با ارائه خدماتی در زمینه مشاوره حقوقی تلفنی وکیل دات کام به سوالات شما عزیزان پیرامون اعتراض به حکم استرداد جهیزیه پاسخ دهند.

نفقه به معنی هزینه و خرجی است. زمانی که عقد دائم خوانده می‌شود حقوق و تکالیفی بر عهده زن و مرد قرار می‌گیرد که این حقوق و تکالیف دو طرفه هستند. در حقوق ایران، نفقه از ارکان موجود در ازدواج می‌باشد مثل مهریه و اجرت المثل که بر عهده مرد قرار دارد و این نفقه تحت شرایطی به‌ زن تعلق می‌گیرد. طبق قانون نفقه نسبت به هر دینی که زوج به زوجه دارد ارجحیت دارد. همان طور که مرد باید به زن‌ نفقه بدهد تحت شرایطی هم به زن نفقه تعلق نمی‌گیرد و در ادامه با این موارد بیشتر آشنا می‌شویم.

 منبع : نفقه زن

نفقه زن چیست

در خانواده‌های ایرانی ریاست خانواده غالبا بر عهده مرد است. اما خانم‌هایی هستند که با نشان دادن قدرت خود در اداره کردن امور منزل این ریاست را بر عهده گرفته‌اند و در این بین زوج نمی‌تواند ریاست منزل را به شخص سومی حتی با قرارداد واگذار کند. اساسا می‌بینیم که با ازدواج نفقه یا به عبارتی همان خرجی خانم بر عهده مرد قرار می‌گیرد و مرد بر اساس قرارداد ازدواج موظف به پرداخت نفقه به زوجه می‌باشد. در قانون ایران مرد مسئول تامین نیازهای مادی همسرش است و باید تمام نیازهای زوجه از قبیل خوراک، پوشاک، هزینه‌های درمانی و… را فراهم کند. در عقد موقت زن حقی برای گرفتن نفقه ندارد مگر اینکه ضمن عقد موقت شرط شده باشد.

توصیه می‌کنیم مقاله تمکین و نفقه را مطالعه نمایید.

معیار و مقدار تعیین نفقه زن

زمانی که زنی نفقه خود را طلب کرد و آن را دریافت نکرد می‌تواند با مراجعه به دادگاه خانواده دادخواست دهد و از زوج شکایت کند. کارشناس‌هایی در دادگاه قرار دارند که به بررسی این امر می‌پردازند و نفقه زوجه را بر اساس زندگی حال حاضر زن با همسرش می‌سنجند. عده‌ای از حقوق دانان عقیده داشتند که میزان نفقه با توجه به زندگی زن در خانه پدری‌اش می‌سنجند اما اکنون در دادگاه‌ها این معیار به حساب نمی‌آید. برای دریافت نفقه باید حتما عقد نکاح دائمی باشد و این که زوجه تمکین کند. در تعیین مقدار نفقه هم به شاغل بودن یا نبودن، درآمد داشتن یا نداشتن زن توجه می‌شود. مقدار دقیق نفقه در قانون ذکر نشده است و این بستگی به نیازهای زوجه و توان مالی شوهر دارد.

توصیه می‌کنیم مقاله میزان نفقه را مطالعه نمایید.

اموالی که به عنوان نفقه زن قرار می‌گیرند

این اموال دو نوع هستند:

1. اموالی که با استفاده از آن تمام می‌شوند و یا از بین می‌روند مثل خوراکی‌ها.
2. اموالی که با استفاده از آن هم از بین نمی‌رود یا تمام هم نمی‌شود که این‌ها شامل خانه، ماشین، طلا و جواهرات و… می‌شود.

عدم تمکین یا نشوز

اگر زوجه از شوهر تمکین نکند یعنی در زندگی خصوصی از او پیروی نکند یا نیازهای جنسی‌اش را برطرف نکند نفقه به وی تعلق نمی‌گیرد.

توصیه می‌کنیم مقاله تمکین و نشوز را مطالعه نمایید.

نتایج عدم تمکین و نشوز زن

1. عدم استحقاق برای نفقه.
2. حکم دادگاه برای ازدواج مجدد مرد.
3. اقامه دعوای طلاق از سوی زوج.

مجازات عدم پرداخت نفقه زن

در صورتی که مرد از دادن نفقه زن خودداری کند زن می‌تواند هم شکایت کیفری کند و هم دادخواست حقوقی بدهد.

شکایت کیفری

پس در صورتی که زوج استطاعت و توان مالی پرداخت نفقه را داشته باشد ولی از پرداخت آن امتناع نماید به حبس از سه ماه و یک روز تا پنج ماه محکوم می‌گردد.

توصیه می‌کنیم مقاله شکایت ترک انفاق را مطالعه نمایید.

دادخواست حقوقی

دادخواست حقوقی برای مواردی است که زوجه بخواهد نفقه ایام گذشته را دریافت کند. در این دادخواست زن می‌تواند از مرد درخواست پرداخت هزینه دادرسی هم داشته باشد و زوجه در صورتی که مرد نتواند نفقه‌اش را بپردازد می‌تواند دادخواست طلاق بدهد.

توصیه می‌کنیم مقاله نفقه معوقه زن را مطالعه نمایید.

نفقه بعد از جدایی (طلاق)

در موردی که طلاق از نوع طلاق رجعی می‌باشد یعنی مرد تا زمانی که عده زن پایان نیافته است می‌تواند به وی رجوع کند و در این صورت دیگر طلاق وجود ندارد و زن و شوهر به حساب می‌آیند در این مورد مرد پس از طلاق تا زمانی که عده زن که بین 2 تا 3 طهر است تمام نشده است مکلف به پرداخت نفقه می‌باشد.

توصیه می‌کنیم مقاله نفقه بعد از طلاق را مطالعه نمایید.

نفقه عده وفات

این نوع نفقه در صورت درخواست زوجه از مال و اموال افرادی که نفقه به عهده آنان است برداشته می‌شود.

توصیه می‌کنیم مقاله نفقه زن بعد از فوت شوهر را مطالعه نمایید.

نفقه ازدواج موقت

در نکاح موقت به زوجه نفقه تعلق نمی‌گیرد مگر اینکه ضمن عقد نکاح پرداخت نفقه به زوجه موقت شرط شده باشد.

توصیه می‌کنیم مقاله نفقه صیغه را مطالعه نمایید.

برای دریافت اطلاعات بیشتر در خصوص نفقه زن، به کانال تلگرام حقوقی وکیل دات کام مراجعه نمایید. کارشناسان مرکز مشاوره حقوقی وکیل دات کام نیز آماده‌اند تا با ارائه خدماتی در زمینه مشاوره حقوقی تلفنی وکیل دات کام به سوالات شما عزیزان پیرامون نفقه زن پاسخ دهند.

در این مبحث به بررسی حالت‌هایی می‌پردازیم که رابطه استخدامی را قطع می‌کنند. این حالت‌ها عبارتند از: حالت بازنشستگی، حالت از کار افتادگی، حالت انفصال دائم، حالت استعفا و حالت اخراج. همچنین به بررسی آثار انفصال دائم بر وضعیت مستخدم و خانواده او می‌پردازیم و در آخر هم وضع کارمندان اخراجی را مورد بررسی قرار می‌دهیم.

منبع : قطع رابطه استخدامی

حالت بازنشستگی

این حالت عبارت است از موقعیتی که مطابق حکم مراجع صلاحیت‌دار و قانون مستخدمی بازنشسته می‌شود و در طول دوران بازنشستگی خود از حقوق بازنشستگی استفاده می‌کند.

حالت از کار افتادگی | قطع رابطه استخدامی

این وضعیت در خصوص مستخدمینی صدق می‌کند که به سبب از کار افتادگی قادر به انجام کاری نمی‌باشند و چنین افرادی مطابق قانون از حقوقی برخوردار هستند.

حالت انفصال دائم

در این حالت دادگاه  کیفری یا دادگاه اداری به طور قطع حکم می‌دهند که فردی برای همیشه از خدمت دولت محروم گردد که این امر ممکن است اصالتاً یا طبعاً باشد.

این نکته حائز اهمیت است که دادگاه اداری تنها می‌تواند اصالتاً مستخدم را از خدمت دولت منفصل کند و دادگاه کیفری می‌تواند طبعاً یا اصالتاً مستخدم را از خدمت دولتی منفصل کند که در قانون رسیدگی به تخلفات اداری از شدیدترین مجازات‌های اداری به شمار می‌رود و همچنین حالت انفصال دائم دارای آثاری می‌باشد. این آثار بر وضعیت مستخدم و خانواده او تاثیر می‌گذارد در ادامه به بررسی این آثار می‌پردازیم.

آثار و احکام انفصال دائم

۱- در قانون رسیدگی به تخلفات اداری بیان شده است که کسور بازنشستگی یا حق بیمه و همچنین حقوق و مزایای مرخصی استحقاقی استفاده نشده کارمندانی که مراجع صلاحیت‌دار به انفصال دائم آن‌ها حکم داده‌اند به آن‌ها پرداخت می‌شود.
۲- کارمندانی که در حالت انفصال دائم قرار می‌گیرند اگر بیش از ۱۵ سال سابقه خدمت و پنجاه سال سن داشته باشند هیئت تجدیدنظر می‌تواند با تشخیص خود مبلغی را ماهیانه به عنوان هزینه‌های معیشت خانواده آن‌ها تعیین کند. مبلغ از محل اعتبار موسسه مربوط به آن‌ها پرداخت می‌شود. از زمانی که هیئت مزبور تشخیص دهد این مقرری می‌تواند قطع شود.

همچنین به این نکته باید اشاره کرد که تعیین شدن این مقرری مستلزم آن است که کارمند آن را تقاضا کند و در صورتی که کارمند غایب باشد و یا این که فوت کرده باشد وراث قانونی باید تقاضا کنند و همچنین باید توجه داشت که دو ملاکی که ذکر شد مبنی بر داشتن ۱۵ سال سابقه خدمت و ۵۰ سال سن اختصاص به زمانی دارد که رای صادر می‌شود. هیئت تجدیدنظر وظیفه دارد که هر سال یک بار وضعیت را بررسی کند و با توجه به بررسی‌های انجام شده مقرری را کاهش یا افزایش دهد یا اینکه قطع کند و همچنین گزارش تهیه شده را باید به هیئت عالی نظارت ارسال کند.

حالت استعفاء | قطع رابطه استخدامی

حالت استعفا اختصاص به مستخدمی دارد که از خدمت مستعفی شده است. یعنی با خواست خود از انجام کار کناره‌گیری می‌کند.

حالت اخراج

به تشخیص مراجع قضایی و هیئت‌های رسیدگی به تخلفات اداری ممکن است یک کارمند اخراج شود. در واقع دادگاه اداری به موجب حکم قطعی که صادر می‌کند می‌تواند مستخدم را اخراج کند.

کارمندان اخراجی از دو لحاظ قابل بررسی هستند: یکی از لحاظ حقوق بازنشستگی و دیگری از لحاظ استخدام مجدد.

در خصوص حقوق بازنشستگی باید بیان کرد که تمامی حقوق افراد که شامل کسور بازنشستگی یا حق بیمه و حقوق مرخصی استحقاقی استفاده نشده به آن‌ها پرداخت می‌شود آن هم در شرایطی که به موجب قانون رسیدگی به تخلفات اداری این افراد از خدمت اخراج شده‌اند. همچنین مورد بعدی که می‌تواند مورد بررسی قرار بگیرد استخدام مجدد شخصی است که از خدمت اخراج شده است. این نکته حائز اهمیت است که اگر فردی از خدمت اخراج شده باشد این اخراج مانع از اشتغال مجدد او در نهادهای دولتی نمی‌باشد. اگر کارمند در این شرایط کسور بازنشستگی و حق بیمه را در نهاد قبلی که در آن اشتغال داشته است دریافت نکرده باشد می‌تواند آن‌ها را به صندوق نهاد جدیدی که در آن مشغول به خدمت است انتقال دهد.

حالت بازخریدی | قطع رابطه استخدامی

در این حالت شخص از خدمت معاف می‌شود آن هم در شرایطی که سابقه خدمت او را دولت خریداری کرده است.

برای دریافت اطلاعات بیشتر در خصوص حالات قطع رابطه استخدامی، به کانال تلگرام حقوقی وکیل دات کام مراجعه نمایید. کارشناسان مرکز مشاوره حقوقی وکیل دات کام نیز آماده‌اند تا با ارائه خدماتی در زمینه مشاوره حقوقی تلفنی وکیل دات کام به سوالات شما عزیزان پیرامون حالات قزع رابطه استخدامی پاسخ دهند.

مسئولیت در حقوق به مفهوم پاسخگویی و مورد خطاب قانون گذار قرار گرفتن اشخاص است. مسئولیت مدنی یک رابطه حقوقی است که به موجب آن یکی در برابر دیگری مکلف به جبران خسارت وارده می‌شود. بر همین اساس در مسئولیت مدنی رابطه دینی ویژه‌ای بین زیان دیده و مسئول به وجود می‌آید که طبق آن زیان دیده طلبکار و مسئول بدهکار می‌شود و موضوع بدهی جبران خسارت است. در حقوق ایران پذیرفتن مسئولیت مدنی دولت و کارکنان آن سابقه طولانی ندارد. هر چند که مقررات مربوط به اتلاف و تسبیب در قانون مدنی وجود داشت اما استناد به آن‌ها در برابر دولت به دشواری امکان‌پذیر بود. در ادامه به بررسی تفصیلی این موضوع خواهیم پرداخت.

منبع :  مسئولیت مدنی کارکنان دولت

مبنای مسئولیت مدنی  دولت و کارکنان آن

مسئولیت مدنی دولت بعضا مبتنی بر تقصیر است و در مواردی نیز مسئولیت مدنی بر مبنای دیگری استوار است.

توصیه می‌کنیم مقاله مسئولیت مدنی را مطالعه نمایید.

تقصیر

تقصیر یعنی کسی که ضرر را وارد کرده مسئول جبران خسارت است. پس رابطه سببیت بین فعل و واقعه زیان بار ضروریست. اما در حقوق عمومی گاهی این قاعده برای رعایت عدالت اجتماعی کنار گذاشته می‌شود.

مسئولیت مدنی در حقوق مدنی مسائلی را مطرح می‌سازد که مهم‌ترین آن‌ها عبارت از این است که فعالیت دولت به وسیله کارمندان صورت می‌پذیرد و دولت ابزار کار را در اختیار کارمندان قرار می‌دهد و آن‌ها با به کار گیری این ابزار موجب ایراد خسارت به اشخاص می‌شوند. لذا سوالی که مطرح می‌شود این است که مسئولیت بر عهده کیست؟ کدامیک (کارمند و یا دستگاه اداری) ملزم به پرداخت خسارت می‌باشند؟ ثانیا با توجه به اینکه هدف اعمال اشخاص حقوق عمومی تامین منفعت عمومی است و به لحاظ اینکه از اعمال عمومی همه افراد منتفع می‌گردند اگر از این رهگذر خسارتی به افراد وارد آید چه کسی مسئول جبران آن است؟

چه کسی باید جبران خسارت نماید ؟

1. از یک دیدگاه می‌توان گفت چون عمل کارمند موجب ورود ضرر شده است لذا وی به عنوان وارد کننده زیان مسئول است و باید پاسخگو باشد. البته در این سیستم در همه حال کارمند مسئول تلقی نمی‌گردید و ممکن بود مسئولیت در بعضی موارد بر عهده دولت قرار گیرد ولی زیان دیده نمی‌توانست علیه دولت طرح دعوی نماید.
2. در دیدگاه دیگر، شخص حقوقی حقوق عمومی همواره مسئول پرداخت خسارت ناشی از اقدامات کارمندان شاغل به خدمات عمومی است ولی مسئولیت پرداخت خسارت به زیان دیده توسط دولت مانع از آن نیست که دولت نتواند به کارمند خاطی مراجعه نماید و خسارت پرداختی را از وی مطالبه کند.
3. مسئولیت پرداخت خسارت در بعضی موارد بر عهده دولت و در برخی از موارد بر عهده کارمند خاطی است و زیان دیده می‌تواند با توجه به شرایط و اوضاع و احوالی که در آن خسارت به وی وارد شده است حسب مورد به کارمند یا دولت مراجعه کند. در این حالت زیان دیده باید در صورت اثبات خطای کارمند به وی و در صورت اثبات تقصیر دولت، به دولت جهت جبران خسارت مراجعه نماید. در بعضی موارد ممکن است بتواند به هر دو مراجعه کند.

توصیه می‌کنیم مقاله ارکان جبران خسارت را مطالعه نمایید.

نتیجه‌گیری نهایی

همانطور که اشاره شد مبنای مسئولیت تقصیر است و مسئولیت متوجه کسی می‌گردد که زیان و خسارت ناشی از تقصیر اوست. لذا در فرض تقصیر کارمند، وی پاسخگوی خطای شخصی خویش است. اما چنانچه خسارت به دلیل نقص و خرابی وسایل اداره یا موسسه باشد دولت مسئول جبران خسارت است. به طور کلی اقداماتی که در راستای ((اعمال حاکمیت دولت)) برای حفظ منافع اجتماعی و عمومی انجام می‌شوند اگر موجب ضرربه اشخاص گردند سبب مسئولیت دولت است.

3 رکن اساسی برای تحقق مسئولیت مدنی کارکنان دولت

تحقق ضرر

یکی از ارکان بدیهی مسئولیت مدنی این است که با تحقق سایر ارکان ضرر هم محقق شود، یعنی به لحاظ عمل اداره یا کارکنان آن ضرری متوجه شخصی گردد. ضرر را حقوق دانان نقص در اموال یا سلب و یا از دست رفتن منفعتی مسلم و یا لطمه به سلامت و حیثیت و یا عواطف شخص تعریف کرده‌اند. ضرر هم به دو نوع مادی و معنوی تقسیم می‌شود.

فعل یا ترک فعل زیانبار | مسئولیت مدنی کارکنان دولت

مسئولیت مدنی زمانی محقق می‌شود که به واسطه فعل یا ترک فعلی که شخصی مرتکب می‌شود ضرر مادی و معنوی متوجه دیگری گردد. بنابراین مسئولیت مدنی دولت نیز زمانی محقق می‌شود که سازمان‌های دولتی و یا کارکنان آن به واسطه عملی که مرتکب می‌شوند زیانی به اشخاص وارد کنند و یا اینکه به دلیل عدم انجام وظائف قانونی از طرف آن‌ها این زیان متوجه زیان دیده گردد.

وجود رابطه علیت میان فعل زیانبار و ورود خسارت

در مسئولیت مدنی زیان دیده باید اثبات کند که فعل یا ترک فعل زیانبار دولت یا کارمند باعث ورود خسارت به وی گردیده است. البته باید توجه داشت در مواردی که قانون گذار تقصیر را مبنای مسئولیت مدنی قرار داده است زیان دیده باید برای تحقق مسئولیت مدنی شخص مخاطب، تقصیر وی را نیز اثبات کند ولی در مواردی که قانون گذار فرض تقصیر را مبنا قرار داده است پس نیازی به اثبات تقصیر نیست. در مواردی که نظریه بدون تقصیر مبنای مسئولیت مدنی قرار گرفته است صرف وجود رابطه علیت میان فعل زیانبار شخص مخاطب قانون گذار و ورود خسارت به زیان دیده برای تحقق مسئولیت مدنی کفایت می‌کند.

برای دریافت اطلاعات بیشتر در خصوص مسئولیت مدنی دولت، به کانال تلگرام حقوقی وکیل دات کام مراجعه نمایید. کارشناسان مرکز مشاوره حقوقی وکیل دات کام نیز آماده‌اند تا با ارائه خدماتی در زمینه مشاوره حقوقی تلفنی وکیل دات کام به سوالات شما عزیزان پیرامون مسئولیت مدنی دولت پاسخ دهند.