نوشته شده توسط : vakiel

هر یک از طرفین در حین رسیدگی به پرونده قضایی خود می‌تواند در صورت رضایت طرفین دعوا از دادگاه درخواست کند تا آن‌ها را به داوری ارجاع دهد و رای داور تصمیم نهایی در مورد دعوای آن‌ها باشد. قانونگذار موارد دیگری را نیز بیان کرده است که در صورت تحقق آن پرونده باید به داوری ارجاع داده شود. در واقع داوری یک سری قواعد و قوانین خاصی دارد که در قانون ذکر شده است و از اهمیت ویژه‌ای برخوردارند‌. بنابراین در این مقاله به بررسی این نوع قواعد در داوری خواهیم پرداخت.

 

برای دریافت مشاوره حقوقی می توانید با متخصصین و وکلای با تجربه وکیل دات کام با شماره 02166419012 تماس بگیرید.

برای کسب اطلاعات بیشتر بر روی لینک زیر کلیک کنید :

 آیین و تشریفات داوری

قواعد رسیدگی داوری

مهلت‌ها و اختیارات داور و طرفین

 

 

 

مهلت داوری

در این خصوص باید توجه نمود که:

۱- مهلت داوری از موافقت‌نامه داوری تبعیت می‌کند.

۲- در صورت سکوت موافقت‌نامه در این خصوص‌، مهلت داوری ۳ ماهه است.

۳- آغاز این مهلت از تاریخی است که مو‌ضوع دعوا و مشخصا‌ت طر‌فین و مشخصات سایر د‌اوران به تمام داو‌ران ابلاغ شود.

۴- پایان مهلت داوری زمانی است که داور یا داوران رای خود را صادر و برای امر ابلاغ به همان روشی که بیان شده است تسلیم کنند.

۵- تمدید مهلت داوری فقط به موجب تو‌افق طرفین امکان‌پذیر می‌گردد.

۶- رای داوری که خارج از مهلت داوری صادر شود قابل ابطال است.

 

قواعد رسیدگی در داوری

۱- آغاز رسیدگی داور منوط به درخواست یکی از طرفین است.

۲- درست است که شروع رسیدگی داور منوط به در‌خواست یکی از طرفین است ولی طرف دیگر نیز می‌تواند درخواست‌های خود در خصوص موضوع اختلاف را به داور تقدیم کند تا نسبت به ادعا‌های طرف مقابل نیز تصمیم‌گیری شود.

۳- داوران در رسیدگی از تشریفات آیین دادرسی مدنی تبعیت نمی‌کنند.

۴- داوران مکلف به رعایت قواعد داوری هستند.

۵- داوران مکلف به رعایت اصول رسیدگی عادلانه، مانند اصل بی‌طرفی، اصل تناظر و اصل دفاع هستند.

۶- طرفین باید اسناد و مدارک خود را به داوران تسلیم کنند.

۷- داوران حق دارند توضیحات لازم را از طرفین اختلاف بخواهند.

۸- طرفین می‌توانند برای توضیح در نزد داور و حضور در جلسات داوری، نماینده معرفی کنند.

۹- در صورت لزوم داور می‌تواند از کارشناس امر نظر بخواهد.

۱۰- اقرار در نزد داور حکم اقرار در دادگاه را ندارد.

 

استفاده از کارشناس توسط داور

۱- داور می‌تواند اموری را که دارای جنبه فنی و تخصصی است به کارشناس ارجاع دهد بدون آن‌که در این خصوص مکلف به رعایت قواعد آیین دادرسی مدنی باشد.

۲- کارشناس ممکن است فاقد پروانه کارشناس رسمی باشد.

۳- اگر داور در موضوع تخصصی مزبور، دارای دانش کافی باشد نیاز به ارجاع موضوع به کارشناس نیست و می‌تواند بر خلاف قاضی، خودش شخصا موضوع را بررسی و کارشناسی کند.

۴- دستمزد کارشناس حسب اعلام داور، بر عهده طرفی است که داور برای اثبات ادعای او استفاده از کارشناس را لازم دیده است.

 

موارد زوال داوری | قواعد رسیدگی داوری

در موارد ذیل موافقت‌نامه داوری زائل شده و طرفین می‌توانند برای حل اختلاف به دادگاه مراجعه کنند:

۱- تراضی کتبی طرفین دعوا.

۲- فوت یا حجر یکی از طرفین دعوا.

۳- منتفی شدن موضوع داوری.

۴- زوال اصل دعوا.

۵- صدور حکم به بطلان رای داور.

۶- انقضای مدت داوری و عدم صدور رای توسط داور.

۷- صرف نظر کردن کلی خواهان از ادعای خود.

۸- امتناع داور از انجام داوری یا عدم مقدوریت داوری توسط او در داوری مقید.

برای دریافت اطلاعات بیشتر در خصوص قواعد رسیدگی در داوری، به کانال تلگرام حقوقی وکیل دات کام مراجعه نمایید. کارشناسان مرکز مشاوره حقوقی وکیل دات کام نیز آماده‌اند تا با ارائه خدماتی در زمینه مشاوره حقوقی تلفنی وکیل دات کام به سوالات شما عزیزان پیرامون قواعد رسیدگی در داوری پاسخ دهند.

 

برای دریافت مشاوره حقوقی می توانید با متخصصین و وکلای با تجربه وکیل دات کام با شماره 02166419012 تماس بگیرید یا می توانید مقالات مجله حقوقی وکیل دات کام را مطالعه نمایید.

 

منبع :  آیین و تشریفات داوری



:: برچسب‌ها: قواعد رسیدگی داوری ,
:: بازدید از این مطلب : 766
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 16 مهر 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : vakiel

در این مقاله به مبحث ایرادات و به طور دقیق به ایراد عدم صلاحیت ذاتی و همچنین ایراد عدم صلاحیت نسبی یا محلی پرداخت شده است و همچنین به ایراد امر مطروحه در قالب رسیدگی توامان ، امتناع از رسیدگی و احاله پرونده بیان شده است که در ادامه به بررسی این عناوین به طور مفصل می‌پردازیم.

 

برای دریافت مشاوره حقوقی می توانید با متخصصین و وکلای با تجربه وکیل دات کام با شماره 02166419012 تماس بگیرید.

برای کسب اطلاعات بیشتر بر روی لینک زیر کلیک کنید :

رسیدگی توامان

 

 

 

 

ایراد عدم صلاحیت ذاتی

خواننده می‌تواند ادعا کند که دادگاه مزبور یعنی دادگاه رسیدگی کننده به دعوا صلاحیت رسیدگی به دعوا را ندارد و این عدم صلاحیت می‌تواند ذاتی یا نسبی باشد.

مدت زمانی که خوانده می‌تواند این ایراد را به دادگاه وارد کند مطابق قانون تا پایان اولین جلسه دادرسی می‌باشد. در اینجا استثنایی نیز مطرح می‌شود که از این قرار است: اگر سبب ایراد بعداً ایجاد شود در این صورت قید تا پایان اولین جلسه دادرسی به کنار می‌رود. به عنوان مثال ممکن است بعد از اولین جلسه دادرسی قانون جدیدی تصویب شود که مطابق این قانون دعوا در صلاحیت ذاتی آن دادگاه قرار نگیرد. در این صورت اگر ایراد عدم صلاحیت ذاتی مورد قبول واقع گردد قرار عدم صلاحیت صادر می‌شود، پرونده به مرجع صلاحیت‌دار ارسال می‌شود و یا برای تعیین مرجع پرونده را به دیوان عالی کشور می‌فرستند.

به این ترتیب اگر ایراد عدم صلاحیت ذاتی در فرجه قانونی تعیین شده انجام نشود دادگاه نباید رای را به دلیل نداشتن صلاحیت ذاتی صادر کند و حتی اگر رای را صادر کند در دادگاه تجدیدنظر استان یا دیوان عالی کشور آن رای فسخ می‌شود حتی اگر خوانده ایراد عدم صلاحیت ذاتی را مطرح نکرده باشد. دادگاه به دلیل اینکه قواعد مربوط به مقررات صلاحیت ذاتی از قواعد آمره می‌باشند ملزم به اجرای آن‌هاست. بنابراین ایرادی که خوانده مبنی بر عدم صلاحیت ذاتی به دادگاه وارد می‌کند در حقیقت به نوعی تذکر برای رعایت صلاحیت ذاتی محسوب می‌شود. رعایت این قاعده از تکالیف دادگاه‌های بدوی و مراجع بالاتر به شمار می‌رود.

ایراد عدم صلاحیت نسبی یا محلی

ایراد عدم صلاحیت نسبی تنها در صورتی قابل تصور است که خوانده یک دعوا، دعوا را در صلاحیت دادگاه عمومی محل دیگری تشخیص دهد.

مدت زمان وارد بودن ایراد عدم صلاحیت نسبی مانند ایراد عدم صلاحیت ذاتی تا پایان اولین جلسه دادرسی می‌باشد. اگر دادگاه این ایراد وارد بداند قرار عدم صلاحیت صادر می‌کند و پرونده را به دادگاه عمومی محل دیگری که خود را صالح می‌داند می‌فرستد و اگر این ایراد را وارد نداند به دعوا رسیدگی می‌کند و مردود بودن ایراد مطروحه را در ضمن رای ماهوی با استدلال بیان می‌کند.

تفاوتی که ایراد عدم صلاحیت ذاتی با ایراد عدم صلاحیت نسبی دارد در این است که ایراد عدم صلاحیت ذاتی جزو قواعد آمره است ولی ایراد عدم صلاحیت نسبی جزو قواعد مخیره می‌باشد. به همین دلیل از حقوق اصحاب دعوا در نظر گرفته می‌شود.

بنابراین اگر خوانده ایراد عدم صلاحیت نسبی را به دادگاه مربوطه وارد نکند یا خارج از فرجه قانونی این ایراد را مطرح کند رسیدگی کردن به دعوای مربوطه توسط دادگاهی که صلاحیت نسبی ندارد مانعی نیست و همچنین از آثار دیگر مخیره بودن این است که اگر خوانده ایراد را مطرح نکند در دیوان عالی کشور این رای نقص و فسخ نمی‌شود اما اگر خوانده ایراد عدم صلاحیت نسبی را در فرجه قانونی مطرح کند اگر دادگاه صلاحیت نسبی نداشته باشد و این ایراد وارد باشد باید به صدور قرار عدم صلاحیت اقدام کند. این نکته حائز اهمیت است که ایراد عدم صلاحیت محلی یا نسبی در مرحله بدوی مطرح می‌شود.

ایراد امر مطروحه ( رسیدگی توامان ، امتناع از رسیدگی و احاله پرونده )

این ایراد اختصاص به زمانی دارد که خوانده دعوا بیان کند که دعوای مربوطه میان طرفین یعنی خواهان و خوانده قبلاً در همین دادگاه یا دادگاهی که درجه‌اش با این دادگاه مساوی است مطرح شده و یا اینکه در حال رسیدگی است.

نکته مهم اینجاست که حتی اگر دعوای مطروحه دقیقاً همان دعوای اقامه شده سابق نبوده باشد ولی با آن دعوا ارتباط کامل داشته باشد این ایراد قابل طرح است. اگر دادگاه این ایراد را بپذیرد در صورتی که دعوا در شعبه همین دادگاه مطرح باشد یعنی در حال رسیدگی باشد قرار رسیدگی توامان صادر می‌شود و به دعاوی به صورت یکجا رسیدگی می‌شود اگر دعوا در شعبه دیگر دادگاه مطرح شده باشد دیگر به دعوا رسیدگی نمی‌شود و قرار امتناع از رسیدگی صادر می‌شود با تعیین مقام ارجاع به شعبه‌ای که دعوا در آن در حال رسیدگی است به منظور رسیدگی توام ارسال می‌شود.

حتی اگر این امر به عنوان ایراد مطرح نشود طرفین دعوا یا به عبارتی اصحاب دعوا و وکلایشان تکلیف دارند که این امر را به اطلاع دادگاه برسانند تا قرار رسیدگی توام صادر شود.

برای دریافت اطلاعات بیشتر در خصوص رسیدگی توامان، به کانال تلگرام حقوقی وکیل دات کام مراجعه نمایید. کارشناسان مرکز مشاوره حقوقی وکیل دات کام نیز آماده‌اند تا با ارائه خدماتی در زمینه مشاوره حقوقی تلفنی وکیل دات کام به سوالات شما عزیزان پیرامون رسیدگی توامان پاسخ دهند.

 

برای دریافت مشاوره حقوقی می توانید با متخصصین و وکلای با تجربه وکیل دات کام با شماره 02166419012 تماس بگیرید یا می توانید مقالات مجله حقوقی وکیل دات کام را مطالعه نمایید.

منبع » رسیدگی توامان​​​​​​​



:: برچسب‌ها: رسیدگی توامان ,
:: بازدید از این مطلب : 700
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 16 مهر 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : vakiel

اگر یک شخص بخواهد به خدمت دولت وارد شود باید به این امر آگاه باشد که مقرراتی وجود دارد که شرایط استخدام را به طور مفصل بیان کرده است. بنابراین شخصی که داوطلب ورود به خدمت دولت است می‌بایست شرایط عمومی که در قانون ذکر شده است را داشته باشد و بعد از اینکه وارد استخدام دولت شد باید دوره آزمایشی را سپری کند. در ادامه به بررسی تفصیلی شرایط استخدام دولتی می‌پردازیم.

 

برای دریافت مشاوره حقوقی می توانید با متخصصین و وکلای با تجربه وکیل دات کام با شماره 02166419012 تماس بگیرید.

برای کسب اطلاعات بیشتر بر روی لینک زیر کلیک کنید : 

شرایط استخدام دولتی

بررسی شرایط عمومی استخدام در نهادهای دولتی

 

 

 

 

 

شرایط عمومی استخدام دولتی

در قانون مدیریت خدمات کشوری شرایط عمومی استخدام به این شرح است: در ابتدا به این شکل بیان شده است که حداقل 20 سال تمام و حداکثر 40 سال تمام برای استخدام رسمی لازم می‌باشد و در صورتی که اشخاص متخصص باشند و مدرک دکترا داشته باشند ملاک سن به 45 سال افزایش می‌یابد.

در ادامه بیان شده است که شخص باید از تابعیت ایران برخوردار باشد و همچنین نباید به دخانیات و مواد مخدر اعتیاد داشته باشد و این نکته حائز اهمیت است که شخص نباید سابقه محکومیت جزایی موثر داشته باشد.

شرایط دیگری نیز بیان شده است که به این شرح می‌باشند: در اختیار داشتن مدرک تحصیلی دانشگاهی و برخوردار بودن از سلامت روانی و جسمانی و همچنین توانا بودن برای انجام کارهایی که شخص برای انجام آن استخدام می‌شود.

اعتقاد به دین اسلام یا یکی از ادیانی که در قانون اساسی به رسمیت شناخته شده است از اهمیت بسزایی برخوردار است. همچنین شخص باید التزام به قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران را داشته باشد پس از اینکه شخص از این مراحل عبور کرد وارد دوره آزمایشی می‌شود که در ادامه به بررسی دوره آزمایشی می‌پردازیم.

دوره آزمایشی

کسانی که در آزمون ورودی استخدام رسمی پذیرفته شده‌اند و شرایطی که پیشتر به آن اشاره شد را برخوردار بودند وارد دوره آزمایشی می‌شوند و در ابتدا باید بیان کرد که حداقل مدت این دوره ۶ ماه و حداکثر مدت این دوره ۲ سال می‌باشد اما در قانون مدیریت خدمات کشوری این مدت سه سال تعیین شده است.

پس از این که دوره مذکور طی شود شرایطی باید در فرد احراز شود و پس از  احراز این شرایط شخص به عنوان کارمند رسمی شروع به کار می‌کند. این شرایط عبارتند از: اطمینان حاصل کردن از خلاقیت، رعایت انضباط اداری،  برخورداری از لیاقت اخلاقی و علمی و اعتقادی و از این قبیل موارد.

همچنین شخص باید امتیازات لازم را در طول دوره آموزشی کسب کند که این امر در گزینش او مورد تایید قرار می‌گیرد. اگر این شرایطی که بیان شد احراز شود شخصی که در دوره آزمایشی بوده است از بدو خدمت جزو کارمندان رسمی محسوب می‌شود.

اتمام دوره آزمایشی

در پایان دوره آزمایشی نهاد اداری موظف است که نتیجه را کتباً به مستخدم ابلاغ کند اگر نهاد اداری سکوت کند این سکوت برای مستخدم به معنای رضایت است.

اگر دوره آموزشی به اتمام برسد و کارمند نتواند به استخدام‌ رسمی درآید مطابق قانون با او رفتار می‌شود. به این شکل که در بعضی از موارد به مدت دو سال به او مهلت داده می‌شود تا شرایط را احراز کند. در این صورت دوره آزمایشی پنج ساله می‌شود و ممکن است شخص به استخدام پیمانی در بیاید و در آخر هم ممکن است به افرادی که صالح تشخیص داده نشده‌اند حکم برکناری داده شود که در این صورت حقوق مرخصی که استحقاق آن را داشته‌اند و استفاده نکرده‌اند باید پرداخت شود.

این نکته حائز اهمیت است که اگر افراد به این شکل به استخدام رسمی نائل نشوند تا مدت یک سال از تاریخ برکناری حق ندارند که در آزمون ورودی برای استخدام رسمی همان شغل شرکت کنند باید اشاره کرد که قانون مدیریت خدمات کشوری در این خصوص مطلبی را بیان نکرده است.

برای دریافت اطلاعات بیشتر در خصوص شرایط استخدام دولتی، به کانال تلگرام حقوقی وکیل دات کام مراجعه نمایید. کارشناسان مرکز مشاوره حقوقی وکیل دات کام نیز آماده‌اند تا با ارائه خدماتی در زمینه مشاوره حقوقی تلفنی وکیل دات کام به سوالات شما عزیزان پیرامون شرایط استخدام دولتی پاسخ دهند.

 

 

برای دریافت مشاوره حقوقی می توانید با متخصصین و وکلای با تجربه وکیل دات کام با شماره 02166419012 تماس بگیرید یا می توانید مقالات مجله حقوقی وکیل دات کام را مطالعه نمایید.

 

منبع : شرایط استخدام دولتی



:: برچسب‌ها: شرایط استخدام دولتی ,
:: بازدید از این مطلب : 771
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 16 مهر 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : vakiel

آنچه که در این مقاله مورد بررسی قرار می‌گیرد بحث خیار تاخیر ثمن می‌باشد و نکته‌ای که باید پیش از هر مطلبی بیان شود این است که این خیار اختصاص به عقد بیع دارد و همچنین در کنار خیار تاخیر ثمن خیار مجلس و حیوان نیز اختصاص به عقد ‏بیع دارند. خیار تاخیر ثمن از آن دسته خیاراتی است که تنها اختصاص به بایع یا همان فروشنده دارد و اگر بخواهیم به زبان ساده آن را تعریف کنیم باید موقعیتی را تصور کنید که عقد بیعی را منعقد کرده‌اید در حالی که مبیع و ثمن هر دو نقد هستند و پس از انعقاد عقد بیع و گذشت سه روز شخص بایع مبیع را تسلیم نمی‌کند و شخص مشتری هم ثمن را پرداخت نمی‌کند. بنابراین بعد از گذشته آن سه روز بایع می‌تواند این عقد را به هم بزند و در واقع از حق فسخ خود استفاده کند.

 

برای دریافت مشاوره حقوقی می توانید با متخصصین و وکلای با تجربه وکیل دات کام با شماره 02166419012 تماس بگیرید.

برای کسب اطلاعات بیشتر بر روی لینک زیر کلیک کنید :

خیار تاخیر ثمن

ویژگی‌های خیار تاخیر ثمن

خصوصیات خیار تاخیر ثمن

 

 

 

ویژگی‌های خیار تاخیر ثمن

گاهی اوقات ممکن است که بایع نزد مشتری برود و ثمن را از او مطالبه کند. صرف این مطالبه خیار تاخیر ثمن متعلق به او را ساقط نمی‌کند بلکه این خیار زمانی ساقط می‌شود که مطالبه کردن ثمن توسط بایع از مشتری به همراه قرائنی که وجود دارد به منزله مصمم بودن بایع برای پایبند ماندن به چنین عقدی باشد. به عبارت دیگر اگر از طریق و نحوه مطالبه ثمن متوجه شویم که او می‌خواهد حتماً این قرارداد باقی بماند تنها در این حالت است که دیگر خیار تاخیر ثمن به او تعلق نمی‌گیرد و در واقع ساقط می‌شود.

گاهی اوقات ممکن است که مشتری برای پرداخت ثمن ضامن معرفی کند. در این حالت تصور می‌کنیم که معرفی ضامن به منزله پرداخت می‌باشد و زمانی که پرداخت صورت بگیرد بدیهی است که خیار تاخیر ثمن هم ساقط می‌شود.

پرداخت صحیح ثمن مسبب سقوط خیار تاخیر ثمن

نکته‌ای که حتماً باید به آن توجه کنیم این است که صرف پرداخت ثمن موجب می‌شود تا خیار تاخیر ثمن ساقط شود. این نکته به این دلیل حائز اهمیت است که گاهی اوقات ممکن است بایع حتی در صورتی که تسلیم ثمن از سوی مشتری انجام می‌شود از قبول آن اجتناب کند. به همین خاطر بیان می‌کنیم که به محض اینکه مشتری ثمن را پرداخت حتی با وجود اجتناب بایع خیار تاخیر ثمن ساقط می‌شود.

ممکن است این سوال برای ما ایجاد شود که اگر بایع از پذیرفتن ثمن تسلیم شده توسط مشتری خودداری کند مشتری باید تسلیم را چگونه انجام دهد؟ در پاسخ به این سوال باید بیان کنیم که در این صورت مشتری باید ثمن را به صندوق دادگستری بریزد.

آنچه که حتماً باید مورد توجه قرار بگیرد این است که شخصی که ثمن به او پرداخت می‌شود حتماً باید شخصی باشد که حق قبض و دریافت آن ثمن را داشته باشد. به عبارت دیگر اگر مشتری ثمن را به شخصی پرداخت کند که اصلاً حق دریافت آن را ندارد مثل این است که اصلاً تسلیمی صورت نگرفته است.

مهلت اعمال خیار

همانطور که بیان شد زمانی می‌توانیم از این خیار استفاده کنیم که بعد از گذشت سه روز از تاریخ انعقاد عقد ثمن و مبیع تسلیم نشده باشند. باید به این نکته توجه کنیم که اگر تمام ثمن پرداخت شود و همچنین اگر تمام مبیع تسلیم شود دیگر این خیار موضوعیت نمی‌یابد و یا به عبارت دیگر خیار مزبور ساقط می‌شود.

در مقدمه این مقاله بیان شد که خیار تاخیر ثمن بعد از سه روز برای بایع ایجاد می‌شود. اما سوالی که ممکن است برای هر یک از ما پیش بیاید این است که بعد از سه روز تا چه میزان مهلت وجود دارد تا بایع از این خیار استفاده کند.

باید بدانیم که قانون در این خصوص سکوت کرده است و در اینجا این سکوت حمل بر فوریت می‌شود. یعنی از زمانی که این خیار برای بایع ایجاد می‌شود یا به عبارت دیگر بعد از آن سه روز اعمال این خیار فوریت دارد و اگر بایع قصد استفاده از این خیار را دارد باید فوراً از آن استفاده کند.

برای دریافت اطلاعات بیشتر در خصوص خیار تاخیر ثمن، به کانال تلگرام حقوقی وکیل دات کام مراجعه نمایید. کارشناسان مرکز مشاوره حقوقی وکیل دات کام نیز آماده‌اند تا با ارائه خدماتی در زمینه مشاوره حقوقی تلفنی وکیل دات کام به سوالات شما عزیزان پیرامون خیار تاخیر ثمن پاسخ دهند.

 

برای دریافت مشاوره حقوقی می توانید با متخصصین و وکلای با تجربه وکیل دات کام با شماره 02166419012 تماس بگیرید یا می توانید مقالات مجله حقوقی وکیل دات کام را مطالعه نمایید.

 

منبع » خیار تاخیر ثمن



:: برچسب‌ها: خیار تاخیر ثمن ,
:: بازدید از این مطلب : 703
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 16 مهر 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : vakiel

آنچه که در این مقاله مورد بررسی قرار می‌گیرد بحث خیار تاخیر ثمن می‌باشد و نکته‌ای که باید پیش از هر مطلبی بیان شود این است که این خیار اختصاص به عقد بیع دارد و همچنین در کنار خیار تاخیر ثمن خیار مجلس و حیوان نیز اختصاص به عقد ‏بیع دارند. خیار تاخیر ثمن از آن دسته خیاراتی است که تنها اختصاص به بایع یا همان فروشنده دارد و اگر بخواهیم به زبان ساده آن را تعریف کنیم باید موقعیتی را تصور کنید که عقد بیعی را منعقد کرده‌اید در حالی که مبیع و ثمن هر دو نقد هستند و پس از انعقاد عقد بیع و گذشت سه روز شخص بایع مبیع را تسلیم نمی‌کند و شخص مشتری هم ثمن را پرداخت نمی‌کند. بنابراین بعد از گذشته آن سه روز بایع می‌تواند این عقد را به هم بزند و در واقع از حق فسخ خود استفاده کند.

 

برای دریافت مشاوره حقوقی می توانید با متخصصین و وکلای با تجربه وکیل دات کام با شماره 02166419012 تماس بگیرید.

برای کسب اطلاعات بیشتر بر روی لینک زیر کلیک کنید :

خیار تاخیر ثمن

ویژگی‌های خیار تاخیر ثمن

خصوصیات خیار تاخیر ثمن

 

 

 

ویژگی‌های خیار تاخیر ثمن

گاهی اوقات ممکن است که بایع نزد مشتری برود و ثمن را از او مطالبه کند. صرف این مطالبه خیار تاخیر ثمن متعلق به او را ساقط نمی‌کند بلکه این خیار زمانی ساقط می‌شود که مطالبه کردن ثمن توسط بایع از مشتری به همراه قرائنی که وجود دارد به منزله مصمم بودن بایع برای پایبند ماندن به چنین عقدی باشد. به عبارت دیگر اگر از طریق و نحوه مطالبه ثمن متوجه شویم که او می‌خواهد حتماً این قرارداد باقی بماند تنها در این حالت است که دیگر خیار تاخیر ثمن به او تعلق نمی‌گیرد و در واقع ساقط می‌شود.

گاهی اوقات ممکن است که مشتری برای پرداخت ثمن ضامن معرفی کند. در این حالت تصور می‌کنیم که معرفی ضامن به منزله پرداخت می‌باشد و زمانی که پرداخت صورت بگیرد بدیهی است که خیار تاخیر ثمن هم ساقط می‌شود.

پرداخت صحیح ثمن مسبب سقوط خیار تاخیر ثمن

نکته‌ای که حتماً باید به آن توجه کنیم این است که صرف پرداخت ثمن موجب می‌شود تا خیار تاخیر ثمن ساقط شود. این نکته به این دلیل حائز اهمیت است که گاهی اوقات ممکن است بایع حتی در صورتی که تسلیم ثمن از سوی مشتری انجام می‌شود از قبول آن اجتناب کند. به همین خاطر بیان می‌کنیم که به محض اینکه مشتری ثمن را پرداخت حتی با وجود اجتناب بایع خیار تاخیر ثمن ساقط می‌شود.

ممکن است این سوال برای ما ایجاد شود که اگر بایع از پذیرفتن ثمن تسلیم شده توسط مشتری خودداری کند مشتری باید تسلیم را چگونه انجام دهد؟ در پاسخ به این سوال باید بیان کنیم که در این صورت مشتری باید ثمن را به صندوق دادگستری بریزد.

آنچه که حتماً باید مورد توجه قرار بگیرد این است که شخصی که ثمن به او پرداخت می‌شود حتماً باید شخصی باشد که حق قبض و دریافت آن ثمن را داشته باشد. به عبارت دیگر اگر مشتری ثمن را به شخصی پرداخت کند که اصلاً حق دریافت آن را ندارد مثل این است که اصلاً تسلیمی صورت نگرفته است.

مهلت اعمال خیار

همانطور که بیان شد زمانی می‌توانیم از این خیار استفاده کنیم که بعد از گذشت سه روز از تاریخ انعقاد عقد ثمن و مبیع تسلیم نشده باشند. باید به این نکته توجه کنیم که اگر تمام ثمن پرداخت شود و همچنین اگر تمام مبیع تسلیم شود دیگر این خیار موضوعیت نمی‌یابد و یا به عبارت دیگر خیار مزبور ساقط می‌شود.

در مقدمه این مقاله بیان شد که خیار تاخیر ثمن بعد از سه روز برای بایع ایجاد می‌شود. اما سوالی که ممکن است برای هر یک از ما پیش بیاید این است که بعد از سه روز تا چه میزان مهلت وجود دارد تا بایع از این خیار استفاده کند.

باید بدانیم که قانون در این خصوص سکوت کرده است و در اینجا این سکوت حمل بر فوریت می‌شود. یعنی از زمانی که این خیار برای بایع ایجاد می‌شود یا به عبارت دیگر بعد از آن سه روز اعمال این خیار فوریت دارد و اگر بایع قصد استفاده از این خیار را دارد باید فوراً از آن استفاده کند.

برای دریافت اطلاعات بیشتر در خصوص خیار تاخیر ثمن، به کانال تلگرام حقوقی وکیل دات کام مراجعه نمایید. کارشناسان مرکز مشاوره حقوقی وکیل دات کام نیز آماده‌اند تا با ارائه خدماتی در زمینه مشاوره حقوقی تلفنی وکیل دات کام به سوالات شما عزیزان پیرامون خیار تاخیر ثمن پاسخ دهند.

 

برای دریافت مشاوره حقوقی می توانید با متخصصین و وکلای با تجربه وکیل دات کام با شماره 02166419012 تماس بگیرید یا می توانید مقالات مجله حقوقی وکیل دات کام را مطالعه نمایید.

 

منبع » خیار تاخیر ثمن



:: برچسب‌ها: خیار تاخیر ثمن ,
:: بازدید از این مطلب : 750
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 16 مهر 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : vakiel

در این مقاله سعی می‌کنیم که به بررسی جرایم عمدی و غیر عمدی و تفاوت این دو با یکدیگر و عناصر تشکیل دهنده آن‌ها بپردازیم و در این راستا به قانون مجازات اسلامی استناد می‌کنیم. در تعریف جرم عمد می‌توان بیان کرد که قصد مجرمانه و سوء نیت اهمیت زیادی دارد ولی در جرایم غیر عمد، جرم در شرایطی محقق می‌شود که غفلت و کوتاهی رخ داده باشد.

 

برای دریافت مشاوره حقوقی می توانید با متخصصین و وکلای با تجربه وکیل دات کام با شماره 02166419012 تماس بگیرید.

برای کسب اطلاعات بیشتر بر روی لینک زیر کلیک کنید :

بررسی عنصر معنوی در جرایم

جرم عمدی و غیر عمدی

جرم عمدی

 

 

 

جرم عمدی

جرائم دارای دو رکن هستند. این دو رکن عبارتند از اراده و علم.

در تعریف علم باید بیان کرد که شخص مرتکب باید بداند که رفتار یعنی جرم ارتکابی در قانون چه حکمی دارد در واقع به حکم رفتار خود علم داشته باشد. این نکته حائز اهمیت است که صرف دانستن اینکه یک رفتار جرم است کفایت می‌کند و دانستن نوع و میزان جرم لزومی ندارد چرا که دانستن این که یک رفتار در قانون به عنوان جرم تعیین شده است باید افراد را ارتکاب آن دسته از جرائم بر حذر دارد.

برای تعریف رکن دوم یعنی اراده باید به این نکته اشاره کرد که در ارتکاب جرم به طور عمد تنها تحقق این نکته که فرد با اراده و اختیار خود جرم را انجام می‌دهد برای تحقق جرم کفایت می‌کند. رکن اراده اهمیت بسزایی در جرایم عمدی دارد به دلیل اینکه اگر این اراده و اختیار در میان نباشد جرم ارتکابی دیگر عمدی نیست.

 جرائم غیر عمد

جرائم غیر عمد بر خلاف جرایم عمد با اراده و علم تحقق پیدا نمی‌کنند بلکه دلایل تحقق جرایم غیر عمد عبارتند از بی‌احتیاطی، بی‌مبالاتی، عدم مهارت و عدم رعایت نظامات دولتی. منظور از بی‌احتیاطی انجام دادن کاری است که نباید انجام می‌گرفته و منظور از بی‌مبالاتی انجام ندادن کاری است که باید صورت می‌گرفته است. منظور از عدم مهارت انجام دادن کاری است بدون اینکه انجام دادن آن کار را بلد باشیم و در آخر باید بیان کرد که مقصود از نظامات دولتی مقررات قانون، آیین نامه و امثالهم است.

نکات

۱- جرم را می‌توان به دو گروه تقسیم کرد جرائم عمدی و جرائم غیر عمد.

۲- اصل بر این است که جرم ارتکابی عمد است و غیر عمد بودن یک جرم یک امر استثنا است.

۳- عنصر روانی جرایم متشکل از سوء نیت است. سوء نیت بر دو نوع است: سوء نیت عام و سوء نیت خاص. آنچه در سوء نیت عام اهمیت دارد این است که در همه جرایم عمدی این نوع از سوء نیت وجود دارد اما در خصوص سوء نیت خاص باید به این نکته اشاره کرد که آنچه که برای شخص مرتکب اهمیت دارد بیشتر از هر چیز دیگری تحقق نتیجه است. یعنی مرتکب رفتاری را تنها به قصد نتیجه انجام بدهد.

۴- آنچه که باید در جرایم غیر عمد محرز شود تقصیر است.

اکراه در جرم عمدی

در خصوص جرائم عمدی بیان شد که رفتار ارتکابی باید از روی اراده و علم باشد. در اینجا باید مبحث اکراه را نیز مطرح کنیم به دلیل اینکه اگر شخصی مورد اکراه واقع شده باشد اراده از او سلب می‌شود و عنصر معنوی جرم نیز از بین می‌رود. به طور مثال در خصوص شخصی که تحت فشار اسلحه مرتکب جرم می‌شود می‌توان بیان کرد که برای تحقق این جرم اراده و اختیار فرد از او سلب شده و به همین خاطر بحث عمد بودن این جرم کنار می‌رود. غیر از قتل عمد اکراهی که مورد پذیرش نیست و اکراه نباید سبب قتل شود.

قصد و انگیزه

تفاوت قصد و انگیزه اهمیت بسزایی دارد. در واقع قصد به معنای هدف بلاواسطه یا بدون واسطه و انگیزه به معنای هدف مع‌الواسطه یعنی با واسطه می‌باشد. به طور مثال می‌توان بیان کرد که هنگامی که یک قتل صورت می‌گیرد انگیزه این قتل ممکن است انتقام جویی باشد اما قصد و هدف شلیک گلوله می‌باشد. بنابراین می‌توان این نتیجه را گرفت که در همه جرائم قصد یکسان است. اما در همین جرائم انگیزه بسیار متفاوت است و آنچه که در تحقق یک جرم اهمیت دارد قصد مجرمانه است نه انگیزه او.

این نکته دارای یک استثنا می‌باشد و آن هم در زمانی است که شخصی از ارتکاب یک جمله انگیزه شرافتمندانه داشته باشد در صورت اثبات این امر مرتکب می‌تواند مشمول تخفیف مجازات بشود.

برای دریافت اطلاعات بیشتر در خصوص جرایم عمدی و غیر عمدی، به کانال تلگرام حقوقی وکیل دات کام مراجعه نمایید. کارشناسان مرکز مشاوره حقوقی وکیل دات کام نیز آماده‌اند تا با ارائه خدماتی در زمینه مشاوره حقوقی تلفنی وکیل دات کام به سوالات شما عزیزان پیرامون جرایم عمدی و غیر عمدی پاسخ دهند.

 

برای دریافت مشاوره حقوقی می توانید با متخصصین و وکلای با تجربه وکیل دات کام با شماره 02166419012 تماس بگیرید یا می توانید مقالات مجله حقوقی وکیل دات کام را مطالعه نمایید.

 

منبع : جرم عمدی و غیر عمدی



:: برچسب‌ها: جرم عمدی و غیر عمدی ,
:: بازدید از این مطلب : 725
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 16 مهر 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : vakiel

آنچه را که قصد داریم در این مطلب مورد بررسی قرار دهیم بحث بیع شرط می‌باشد که از اقسام بیع به شمار می‌رود و اگر بخواهیم معنای آن را به زبان ساده بیان کنیم باید بگوییم که بایع یعنی همان فروشنده در جریان بیع شرط کالایی را به فروش می‌رساند و در مقابل ثمن را از مشتری دریافت می‌کند سپس شرط می‌شود که اگر در یک مدت معین تمام ثمن توسط بایع به مشتری پس داده شود بیع فسخ شود. همچنین این امکان وجود دارد که شرط شود که نصف ثمن توسط بایع بازگردانده شود و معادل آن مقدار که بازگردانده می‌شود بایع این اختیار را پیدا کند که عقد را فسخ نماید. در ادامه به بررسی نکات بیع شر‌ط می‌پردازیم.

 

برای دریافت مشاوره حقوقی می توانید با متخصصین و وکلای با تجربه وکیل دات کام با شماره 02166419012 تماس بگیرید.

برای کسب اطلاعات بیشتر بر روی لینک زیر کلیک کنید :

بیع شرط

بیع شرط

بیع شرط

بیع شرط

 

 

 

 

تفاوت بیع شرط با خیار شرط

اگر بخواهیم ماهیت و ذات این دو را با هم مقایسه کنیم باید بگوییم که تفاوتی وجود ندارد. اما با دقت متوجه می‌شویم که می‌توان دو تفاوت را برای آن‌ها متصور شد.

اولین تفاوت این است که خیار شرط یک خیار مشترک می‌باشد و به عبارت دیگر این خیار هم متعلق به بایع است و هم متعلق به مشتری و حتی می‌تواند برای ثالث در نظر گرفته بشود. این در حالی است که بیع شر‌‍ط تنها متعلق به بایع می‌باشد. تفاوت دوم از این قرار است که در خصوص خیار شرط ما نمی‌گوییم که اعمال آن مشروط است به پرداخت ثمن و یا اینکه اعمال آن منوط است به تسلیم مبیع. ولی در خصوص بیع شر‌ط بیان می‌کنیم که تنها زمانی بایع می‌تواند بیع شرط را فسخ کند که تمام ثمن و یا آن قسمت از ثمن که شرط شده است را پرداخت کند. بنابراین برای اعمال خیار در بیع شر‌ط شرایطی وجود دارد که این شرایط را در خیار شرط ملاحظه نمی‌کنیم.

تاریخچه بیع شرط

موقعیتی را تصور کنید که در آن افرادی به پول نیاز دارند و در مقابل افرادی وجود دارند که پول مورد نیاز آن‌ها را در اختیار داشتند و می‌توانستند به آن‌ها قرض بدهند اما این کار را انجام نمی‌دادند مگر اینکه افراد نیازمند به پول، ملک خود را از طریق عقد بیع که بیع شرط نام داشت به افرادی که صاحب پول بودند منتقل می‌کردند. به این ترتیب در ضمن بیع شر‌ط قید می‌کردند که در صورتی که بایع تمام ثمن را پرداخت کرد می‌تواند عقد را فسخ کند.

بررسی مفهوم ربا در بیع شر‌ط

همانطور که می‌دانید در شرع ربا حرام است همچنین در قانون برای شخصی که ربا می‌دهد و شخصی که ربا دریافت می‌کند مجازات تعیین شده است. به همین دلیل در تدوین قانون به این موضوع توجه شد و بیان شد که مالکیتی برای مشتری در جریان بیع شرط ایجاد نمی‌شود و تنها مال به صورت یک رهن در نظر گرفته می‌شود. اما بعد از مدتی این قانون هم کنار رفت و بیع شر‌ط ایجاد مالکیت نمود.
باید به این نکته توجه شود که مالکیت بیع شر‌ط به این شکل است که برای مشتری ایجاد مالکیت می‌کند اما در عین حال برای بایع هم در عین حال خیار در نظر می‌گیرد.

ممکن است تصور کنید که در اینجا یک حیله قانونی اتفاق می‌افتد. باید بیان کنیم که حیله دو نوع دارد و آنچه که در اینجا محقق می‌شود در واقع انطباق یک عمل با قانون می‌باشد.
باید توجه کنیم در جایی که قصد ربا وجود دارد عقد صوری در نظر گرفته می‌شود و همان طور که می‌دانیم عقد صوری یک عقد باطل است و دلیل بطلان عقد صوری وجود نداشتن قصد واقعی در زمان انعقاد عقد می‌باشد. بنابراین باید قصد واقعی در زمان انعقاد عقد بیع وجود داشته باشد.

برای دریافت اطلاعات بیشتر در خصوص بیع شر‌ط، به کانال تلگرام حقوقی وکیل دات کام مراجعه نمایید. کارشناسان مرکز مشاوره حقوقی وکیل دات کام نیز آماده‌اند تا با ارائه خدماتی در زمینه مشاوره حقوقی تلفنی وکیل دات کام به سوالات شما عزیزان پیرامون بیع شر‌ط پاسخ دهند.

 

برای دریافت مشاوره حقوقی می توانید با متخصصین و وکلای با تجربه وکیل دات کام با شماره 02166419012 تماس بگیرید یا می توانید مقالات مجله حقوقی وکیل دات کام را مطالعه نمایید.

منبع « بیع شرط



:: برچسب‌ها: بیع شرط ,
:: بازدید از این مطلب : 760
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 14 مهر 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : vakiel

یکی از مقرراتی که رعایت کردن آن بسیار مهم و در سرنوشت پرونده حقوقی تاثیرگذار است بحث مواعد است. موعد قانونی در واقع بازه زمانی مشخصی است که در طی آن باید یک عمل معین انجام شود که اگر رعایت نشود قطعا تاثیر مخربی بر روی پرونده خواهد داشت و چه بسا یک صاحب حق را از گرفتن حقش محروم کند. در این مقاله به این موضوع پرداخته‌ایم.

 

برای دریافت مشاوره حقوقی می توانید با متخصصین و وکلای با تجربه وکیل دات کام با شماره 02166419012 تماس بگیرید.

برای کسب اطلاعات بیشتر بر روی لینک زیر کلیک کنید :

موعد قانونی

موعد قضایی

 

 

 

 

 

 

 

موعد یا مواعد قانونی

منظور از موعد، مدت زمانی است که برای اقدامی قضایی به اصحاب دعوا یا سایر اشخاص مرتبط با دعوا، مانند کارشناس داده می‌شود.

مواعد به قانونی و قضایی تقسیم می‌شوند:

۱- مواعد قانونی: در این مواعد، میزان موعد در قانون مشخص شده یعنی مخاطب، مدت مشخصی از تاریخ ابلاغ اخطاریه، فرصت دارد تا اقدام خاصی را انجام دهد.

۲- مواعد قضایی: در این مواعد، میزان موعد بسته به نظر قاضی است.

مواعد قضایی به یکی از دو صورت ذیل تعیین می‌شود:

الف) قاضی مدت مشخصی را از تاریخ ابلاغ اخطاریه، تعیین می‌کند تا اقدامی در آن مهلت مشخص انجام شود.

ب) قاضی تاریخ مشخصی را به عنوان تاریخ انقضای موعد ذکر می‌کند.

 

احکام مواعد

۱- در مواعد قانونی و مواعد قضایی، روز ابلاغ و روز اقدام جزو موعد محاسبه نمی‌شود.

۲- در مواعد قضایی، موعد در همان روز تعیین شده تمام می‌شود مگر آن‌که آن روز تعطیل رسمی باشد که در این صورت، آخرین روز موعد، روز بعد از تعطیلی خواهد بود.

۳- تعطیلات نیز جزو موعد محاسبه می‌شود.

۴- از حیث مواعد، ماه ۳۰ روز و سال ۱۲ ماه است (۳۶۵ روز) محاسبه می‌گردد.

 

مواعد قانونی نسبت به اشخاص مقیم خارج از کشور

۱- مواعد قانونی کمتر از ۲ ماه نسبت به اشخاص مقیم خارج از کشور، به دو ماه افزایش می‌یابد چه ایشان خواهان دعوا باشند و چه خوانده دعوا باشند.

۲- این افزایش ناظر به مواعد قانونی است و مواعد قضایی در هر صورت بسته به نظر قاضی است.

۳- اگر شخصی که مقیم خارج از کشور است در ایران نماینده داشته باشد با توجه به اینکه اوراق به نماینده او ابلاغ می‌شود، مواعد قانونی به ۲ ماه افزایش نمی‌یابد.

۴- اگر شخصی که مقیم خارج از کشور است دارای وکیلی در داخل کشور باشد در اینصورت نسبت به ابلاغ‌هایی که خطاب به وکیل صورت می‌گیرد مواعد قانونی به نحو عادی محاسبه می‌شود اما نسبت به ابلاغ‌هایی که خطاب به موکل صورت می‌گیرد، مواعد قانونی به ۲ ماه افزایش می‌یابد.

۵- عکس قاعده فوق نیز جاری است یعنی اگر موکل مقیم داخل و وکیل او مقیم خارج باشد، نسبت به ابلاغ‌هایی که به وکیل صورت می‌گیرد مواعد قانونی به دو ماه افزایش می‌یابد اما نسبت به ابلاغ‌هایی که به موکل انجام می‌شود مواعد قانونی به همان نحوی که بود محاسبه می‌شود.

۶- اگر برخی از خواندگان، مقیم ایران و برخی دیگر مقیم خارج از کشور باشند چون مواعد قانونی نسبت به مقیمان خارج از کشور به ۲ ماه افزایش می‌یابد، مواعد قانونی نسبت به مقیمان داخل نیز به دو ماه افزایش می‌یابد.

۷- قاعده مقرر در بند فوق در خصوص خواهان‌ها جاری نیست. یعنی اگر برخی از خواهان مقیم داخل و برخی مقیم خارج باشند مواعد نسبت به مقیمین داخل افزایش نمی‌یابد.

 

تجدید موعد قانونی

۱- تجدید مواعد قضایی:

الف) برای یکبار: بدون اینکه نیاز به دلیل خاصی داشته باشد، در صورت صلاح‌دید قاضی مجاز است.

ب) برای بیش از یکبار: اگر متقاضی اثبات کند با مانع قهری مواجه شده است یا در اعلام موعد سهو و خطایی روی داده باشد امکان‌پذیر است.

۲- تجدید مواعد قانونی:

در تمام مواردی که مهلت قانونی تجدید می‌شود مهلت جدید نباید از مهلت قانونی بیشتر باشد. یعنی در صورت تمدید موعد، مهلت جدید ممکن است کمتر یا مساوی با مهلت قانونی باشد.

در خصوص موجبات تجدید موعد، باید بین شکایت از رای با سایر مواعد قانونی قائل به تفصیل شویم بدین نحو که:

تجدید مواعد شکایت از رای فقط در صورت وجود و اثبات معاذیر ۴ گانه قانونی مذکور در ماده ۳۰۶ آیین دادرسی مدنی ممکن است.

تجدید سایر مواعد قانون هم در صورت وجود معاذیر ۴ گانه مذکور در ماده ۳۰۶ مجاز است و هم در صورتی که در اعلام موعد سهو یا خطایی شده باشد مجاز است.

برای دریافت اطلاعات بیشتر در خصوص مواعد قانونی و قضایی، به کانال تلگرام حقوقی وکیل دات کام مراجعه نمایید. کارشناسان مرکز مشاوره حقوقی وکیل دات کام نیز آماده‌اند تا با ارائه خدماتی در زمینه مشاوره حقوقی تلفنی وکیل دات کام به سوالات شما عزیزان پیرامون مواعد قانونی و قضایی پاسخ دهند.

 

برای دریافت مشاوره حقوقی می توانید با متخصصین و وکلای با تجربه وکیل دات کام با شماره 02166419012 تماس بگیرید یا می توانید مقالات مجله حقوقی وکیل دات کام را مطالعه نمایید.

 

منبع :‌ موعد قانونی



:: برچسب‌ها: موعد قانونی ,
:: بازدید از این مطلب : 1353
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 14 مهر 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : vakiel

گاهی پیش آمده است که معامله‌ای را انجام داده‌اید و بدون اینکه اطلاع داشته باشید بیشتر از آن چیزی که باید بهای آن کالا را پرداخت نموده‌اید و به شما ضرر و زیان وارد شده‌است. شاید به دلایل مختلف مثلا گذشتن زمان طولانی از معامله ‌و یا… پیش خود فکر کنید که دیگر امکان جبران ضرر شما وجود نخواهد داشت اما قانونگذار در این مورد قانون خاصی تصویب نموده و تحت عنوان خیار غبن به این مساله پرداخته است. زمانی از این خیار استفاده می‌شود که شخص ناآگاه هنگام معامله قیمتی بیشتر از آنچه که قیمت واقعی مورد معامله است پرداخت کرده است یا کالایی را به ارزش بسیار کمتر از ارزش واقعی فروخته و متحمل ضرر گشته است. در این مقاله به این نوع خیار پرداخته‌ایم.

 

برای دریافت مشاوره حقوقی می توانید با متخصصین و وکلای با تجربه وکیل دات کام با شماره 02166419012 تماس بگیرید.

برای کسب اطلاعات بیشتر بر روی لینک زیر کلیک کنید : 

خیار غبن

بررسی ویژگی‌ها

آثار خیار غبن

اسقاط خیار غبن

 

 

 

 

تعریف خیار غبن و ارکان آن

اگر فروشنده‌ای کالایش را نادانسته به قیمت کمتر از قیمت واقعی آن کالا در بازار بفروشد یا خریداری نادانسته کالایی را به قیمت بیشتر از آنچه که در بازار معامله می‌شود بخرد در چنین حالتی این دو فرد متحمل ضرر مالی و در اصطلاح حقوقی مغبون گشته‌اند. برای بر هم زدن چنین معامله‌ای خیار غبن پیش‌بینی شده است.

با توجه به این تعریف ارکان تحقق غبن عبارتند از:

الف) خیار غبن در عقود معوضی موضوعیت دارد.

ب) دو عوض به قدری نامتعادلند که ارزش اقتصادی این دو در برابر هم شدیدا بهم خورده است.

ج) وجود عدم تعادل در زمان داد و ستد.

د) آگاه نبودن طرف زیان دیده از میزان ارزش‌های واقعی.

 

فوری بودن خیار غبن

خیار غبن فوری می‌باشد یعنی به محض اطلاع از عدم تعادل ارزش دو کالا باید اعمال گردد.

مهلت کوتاهی ‌که در دید عرف ( فوری) است بعد از علم به غبن آغاز می‌شود، پس تا وقتی که مغبون از وضع خویش آگاهی ندارد مهلت اجرای خیار آغاز نمی‌شود.

باید توجه داشت که ناآگاهی از وجود خیار و فوری بودن آن نیز در حکم جهل به غبن است با این تفاوت که چون همه آگاه از قانون فرض می‌شوند لذا اثبات جهل به قانون با مغبون است.

همچنین آن‌چه باید بعد از علم به غبن بی‌درنگ صورت گیرد، اعلام فسخ عقد است نه تصمیم درونی به فسخ عقد. پس اگر مغبون اعلان تصمیم خود را به منظور خاصی به تاخیر اندازد، حق فسخ او ساقط می‌شود.

 

اثر غبن

اثر غبن در قرارداد، ایجاد حق فسخ برای مغبون است.

این حق که خیار غبن نامیده می‌شود به مغبون اختیار می‌دهد که عقد را منحل سازد.

اثر فسخ معطوف به آینده می‌باشد. در نتیجه مغبون و طرف او تا تاریخ فسخ، مالک مالی هستند که به موجب قرارداد به دست آورده‌اند و پس از آن هر یک از دو عوض به مالک اصلی خود باز می‌گردد، منافع دو عوض نیز همراه با اصل ملک منتقل می‌شود.

 

جبران ضرر مغبون قبل از اعمال خیار

برای اینکه مغبون بتواند عقد را فسخ کند باید:

 اولا ضرر در زمان عقد حادث شود.

ثانیا ضرر تا زمان فسخ موجود باشد زیرا ضرر جبران شده نمی‌تواند مبنای ایجاد خیار شود و التزام به عقد را از بین ببرد.

 

جبران ضرر مغبون از دوراه امکان‌پذیر است

۱- تغییر بهای کالاهای مبادله شده به گونه‌ای که تعادل مطلوب را برقرار سازد:

مثلا سکه طلایی که صدهزار‌ ریال ارزش دارد به صد و پنجاه‌ هزار‌ ریال فروخته شود. در اینجا خریدار مغبون است و نابرابری فاحش بین دو عوض احساس می‌شود ولی قبل از اعمال خیار ناگهانی بهای سکه طلا بالا می‌رود و به دویست هزار‌ ریال می‌رسد بدین ترتیب معامله ضرری، به معامله سودآور تبدیل می‌شود.

۲- طرف قرارداد یا ثالث تفاوت بها را می‌پردازد:

در همان مثال بالا فروشنده پنجاه هزار‌ ریال بهای اضافی را به خریدار می‌دهد و ضرر او را جبران می‌کند. منتهی طبق قانون اگر کسی طرف خود را مغبون کرده باشد، اگر تفاوت قیمت را بدهد خیار غبن ساقط نمی‌شود مگر اینکه مغبون به اخذ تفاوت قیمت راضی گردد.

اسقاط خیار غبن

اگر در معامله قید گردد که خیار غبن افحش ولو فاحش اسقاط گردید خیار غبن از بین می‌رود و مغبون حق فسخ معامله به علت غبن را از دست خواهد داد.

برای دریافت اطلاعات بیشتر در خصوص خیار غبن، به کانال تلگرام حقوقی وکیل دات کام مراجعه نمایید. کارشناسان مرکز مشاوره حقوقی وکیل دات کام نیز آماده‌اند تا با ارائه خدماتی در زمینه مشاوره حقوقی تلفنی وکیل دات کام به سوالات شما عزیزان پیرامون خیار غبن پاسخ دهند.

 

برای دریافت مشاوره حقوقی می توانید با متخصصین و وکلای با تجربه وکیل دات کام با شماره 02166419012 تماس بگیرید یا می توانید مقالات مجله حقوقی وکیل دات کام را مطالعه نمایید.

منبع :‌ خیار غبن



:: برچسب‌ها: خیار غبن ,
:: بازدید از این مطلب : 774
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 14 مهر 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : vakiel

زمانی که حق یا خواسته‌ای از شخصی داشته باشیم شاید گمان کنیم تنها راه‌حل برای ایفای تعهد طرف مقابل، دادخواست و پیگیری قضایی از طریق دادگاه باشد. اما با توجه به شرایطی که در دادگاه‌ها وجود دارد از قبیل طولانی بودن روند رسیدگی به پرونده و سایر دلایل شخصی از اقدام از طریق دادگاه منصرف شوید. به همین منظور قانونگذار برای این امر ابزاری را پیش‌بینی کرده است که بدون مراجعه به دادگاه و فوت وقت بتوانید از شخص مقابل خود درخواست ایفای تعهداتش را بکنید. این راه‌حل قانونی اظهارنامه نام دارد که از این طریق شخص، اظهاراتش را ذکر می‌کند و از طرف مقابل درخواست انجام تعهداتش را می‌کند‌. قانونگذار اظهارنامه را دارای اهمیت ویژه‌ای دانسته و قواعد و مقررات خاصی برای آن تعیین کرده است که در این مقاله به آن پرداخته‌ایم.

 

برای دریافت مشاوره حقوقی می توانید با متخصصین و وکلای با تجربه وکیل دات کام با شماره 02166419012 تماس بگیرید.

برای کسب اطلاعات بیشتر بر روی لینک زیر کلیک کنید :

اظهارنامه

اظهارنامه حقوقی

کاربرد اظهارنامه

نحوه تنظیم اظهارنامه

 

 

 

اظهارنامه

اظهارنامه، وسیله رسمی طلب نمودن حق می‌باشد.

در خصوص اظهار‌نامه باید توجه داشت که:

۱- اظهار‌نامه، آثار خاص دادخواست را ندارد، یعنی:

الف) دادگاه را ملزم به رسیدگی نمی‌کند.

ب) بین طرفین رابطه دادرسی ایجاد نکرده و خوانده را ملزم به جواب و دفاع نمی‌کند.

۲- اظهار‌نامه، توسط اداره ثبت اسناد و املاک یا دفاتر دادگاه‌ها ابلاغ می‌شود.

۳- قانونگذار در خصوص اینکه دفتر کدام دادگاه برای تحویل اظهارنامه صالح است سکوت کرده اما رویه عملی موجود آن است که دفتر دادگاه محل اقامت اظهار کننده، اظهارنامه را دریافت و ثبت می‌کند. چه موضوع اظهارنامه، حقوق و اموال منقول باشد چه غیرمنقول.

۴- اداره ثبت اسناد و دفتر دادگاه‌ها می‌توانند از ابلاغ اظهارنامه‌هایی که محتوای غیر اخلاقی دارند، خودداری نمایند.

۵- گاهی ممکن است که مفاد اظهارنامه مبتی بر پرداخت مبلغی به شخص مقابل باشد. در این صورت آن مبلغ در مرجع ابلاغ دریافت و نگهداری می‌گردد.

۶- اظهارات مامور ابلاغ مبنی بر ابلاغ اظهارنامه، سند رسمی است.

اجبار یا اختیار

نوشتن و ارسال اظهارنامه کاملا اختیاری است و حتی پاسخ دادن به اظهارنامه نیز اختیاریست.

 

تاثیر اظهارنامه در اثبات دعاوی

در این خصوص باید توجه نمود که:

۱- علی‌الاصول لازم نیست که شخص خواهان قبل از طرح دعوا، برای خوانده اظهارنامه ارسال کرده باشد.

۲- در برخی از دعاوی قانونگذار لازم دانسته که خواهان قبل از طرح دعوا، برای خوانده اظهارنامه بفرستد، برای مثال در دعاوی و درخواست‌های ذیل، لازم است که قبل از طرح موضوع در محاکم، اظهارنامه ارسال شده باشد:

الف) طرح دعوای تصرف عدوانی علیه امین. (ماده ۱۷۱ آیین دادرسی مدنی)

ب) طرح دعوای تخلیه ید به دلیل عدم پرداخت اجاره‌بها علیه مستاجری که اجاره او تابع قانون سال ۱۳۵۶ است.

ج) درخواست نصب داور از دادگاه، به‌دلیل امتناع طرف مقابل اختلاف از نصب داور. ( مواد ۴۵۹و۴۶۰آیین دادرسی مدنی)

د) درخواست طلبکار یکی از شرکا برای انحلال شرکت تضامنی، برای وصول طلب خود از محل سهم‌الشرکه بدهکارش.

۳- با توجه به اینکه مخاطب اظهارنامه، تکلیفی مبنی بر پاسخگویی به آن ندارد، پس سکوت او در برابر اظهارنامه برای اظهارکننده ایجاد حق نمی‌نماید. البته سکوت مخاطب اگر با علم به ابلاغ اظهارنامه باشد ممکن است در مواردی، از قرائن صحت ادعای اظهارکننده تلقی شود.

برای دریافت اطلاعات بیشتر در خصوص اظهارنامه، به کانال تلگرام حقوقی وکیل دات کام مراجعه نمایید. کارشناسان مرکز مشاوره حقوقی وکیل دات کام نیز آماده‌اند تا با ارائه خدماتی در زمینه مشاوره حقوقی تلفنی وکیل دات کام به سوالات شما عزیزان پیرامون اظهار‌نامه پاسخ دهند.

 

برای دریافت مشاوره حقوقی می توانید با متخصصین و وکلای با تجربه وکیل دات کام با شماره 02166419012 تماس بگیرید یا می توانید مقالات مجله حقوقی وکیل دات کام را مطالعه نمایید.

منبع : اظهارنامه

 


:: برچسب‌ها: اظهارنامه ,
:: بازدید از این مطلب : 1319
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 14 مهر 1399 | نظرات ()